لیما، 24 نوامبر (IPS) – این مقاله بخشی از پوشش IPS از روز جهانی منع خشونت علیه زنان در 25 نوامبر است که 16 روز فعالیت در مورد این موضوع را در سراسر جهان آغاز می کند. علیرغم پیشرفت های قانونی قابل توجه در کشورهای آمریکای لاتین برای رسیدگی به خشونت مبتنی بر جنسیت، همچنان یک چالش جدی است، به ویژه در شرایط بحران اجتماعی تشدید شده توسط همه گیری کووید-19، که به ویژه زنان را تحت تأثیر قرار می دهد.
“قوانین و مقررات موجود خشونت را متوقف نکرده است، از جمله زنان کشی (قتل های مبتنی بر جنسیت). نوعی فلج در سطح آمریکای لاتین، از طرف ایالت و جامعه وجود دارد، جایی که ما نمی خواهیم چیز زیادی را تحمل کنیم. ماریا پسینا ایتریاگو، پروفسور و محقق و مدیر رصدخانه جنسیت در دانشگاه UTE در کیتو، گفت: متوجه آنچه اتفاق میافتد، زنان سرزنش میشوند.
پسینا، یک ونزوئلایی که در پایتخت اکوادور زندگی می کند و از دانشگاه با IPS تلفنی صحبت کرد، گفت که خشونت علیه زنان قدیمی است و “ما هنوز شهروندان درجه دومی محسوب می شویم که به عنوان سوژه های اجتماعی شناخته نمی شوند.” و این قدمت بسیار زیادی دارد – به عنوان مثال، او افزود، به قتل عام “جادوگران” در اروپا در قرون وسطی.
“نسلکشی زنان چیزی است که متوقف نشده است و اکنون در شرایط همهگیری جدیتر شده است. من معتقدم که در واقعیت، همهگیری که سالها تجربه کردهایم، دقیقاً همان خشونت جنسی است.” او متذکر شد.
انعکاس او در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، که در روز پنجشنبه، 25 نوامبر جشن گرفته می شود و آغاز 16 روز فعالیت تا 10 دسامبر، روز جهانی حقوق بشر است، بیان شد.
سازمان جهانی بهداشت (WHO) و زنان سازمان ملل در ماه مارس هشدار دادند که در سراسر جهان از هر سه زن، یک زن از خشونت مبتنی بر جنسیت رنج می برد. و اینکه این مشکل، به دور از کاهش، در طول همهگیری کووید و محدودیتها و قرنطینههایی که برای مهار آن اعمال شده بود، بیشتر شده بود.
مطالعه «برآوردهای جهانی و منطقهای خشونت علیه زنان: شیوع و اثرات بهداشتی خشونت از شریک جنسی صمیمی و خشونت جنسی غیرشریک» که دادههای سالهای 2000 تا 2018 را تجزیه و تحلیل میکند، گستردهترین مطالعهای است که توسط WHO در این زمینه تولید شده است.
این گزارش که در ماه مارس سال جاری منتشر شد، تأکید میکند که خشونت علیه زنان «فراگیر و ویرانگر» است و از هر سه زن، یک زن با درجات مختلف شدت را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای آمریکای لاتین و کارائیب، این مطالعه میزان شیوع خشونت در میان زنان 15 تا 49 ساله را 25 درصد نشان میدهد.
یک اپیدمی منطقه ای در طول همه گیری جهانی
در رابطه با زنان کشی، دیده بان برابری جنسیتی کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب (ECLAC) گزارش می دهد که در سال 2019، 4640 زن بر اثر این عامل جان خود را از دست داده اند. این سازمان همچنین توجه به تشدید خشونت علیه دختران و زنان در طول همه گیری همه گیر را جلب کرده است. .
این پانوراما با تأثیرات جنسیتی بیماری همه گیر بر اشتغال، که استقلال اقتصادی زنان را کاهش می دهد و آنها را در برابر خشونت آسیب پذیرتر می کند، ترکیب می شود.
طبق گزارش سازمان بینالمللی کار (ILO)، منطقه قاره آمریکا بیشترین کاهش اشتغال زنان را در دوران کووید تجربه کرد، وضعیتی که در سال 2021 تغییر نخواهد کرد.
سیسیلیا اولیا، جامعه شناس پرویی، از سازمان غیردولتی Articulación Feminista Marcosur (AFM)، که از 17 سازمان از 11 کشور – 9 کشور آمریکای جنوبی، مکزیک و جمهوری دومینیکن – تشکیل شده است، گفت: پیشرفت های قابل توجهی در 30 سال گذشته صورت گرفته است. در مبارزه با خشونت جنسی
در میان آنها، او به این واقعیت اشاره کرد که دولت ها مسئولیت خود را در قبال این مشکل می شناسند و دیگر آن را یک موضوع خصوصی نمی دانند.
وی همچنین با اشاره به اینکه آمریکای لاتین تنها منطقه در جهان است که معاهده حقوق بشر مشخصی در این زمینه دارد، خاطرنشان کرد: کنوانسیون بین آمریکایی در مورد پیشگیری، مجازات و ریشه کن کردن خشونت علیه زنان، معروف به کنوانسیون بلم دو پارا پس از آن. شهر برزیل که در آن در سال 1994 تصویب شد، که حق زنان را برای زندگی عاری از خشونت تعیین کرد و چارچوبی را برای قوانین ملی برای رسیدگی به این نقض حقوق زنان تعیین کرد.
با این حال، اولیا در مصاحبه ای با IPS در لیما گفت که چارچوب قانونی و نظارتی با استراتژی های سیاسی برای تغییر تخیل اجتماعی مردانگی و زنانگی همراه نبوده است، که انگیزه هایی برای اصلاح فرهنگ نابرابری بین مردان و زنان فراهم می کند. او گفت که برعکس، خشونت بخشی از فرهنگ معافیت از مجازات را تشکیل می دهد.
«مردان در ظلم و ستم آزادند و دولتها در مسئولیت خود برای تضمین آموزش جامع جنسی در سراسر نظام آموزشی، در مقطع ابتدایی و آموزش فنی و عالی کوتاهی میکنند؛ این برنامه طبق قانون وجود دارد، اما به دلیل عدم آموزش معلمان و معلمان، اجرا ناقص است. به عنوان مثال، فرصت برای آموزش افراد در اشکال جدید مردانگی از دست رفته است.”
اولیا، یک فعال فمینیست و یکی از بنیانگذاران AFM، گفت که نه تنها دولت ها مسئولیت پیشگیری، رسیدگی و ریشه کن کردن خشونت جنسی را دارند، بلکه نیاز فوری به تضمین خدمات بهداشتی نیز وجود دارد. عدالت با دقت لازم، زیرا تأخیرهای فعلی استفاده از ابزارهای نظارتی را مجدداً قربانی و ممانعت می کند. و بودجه برای اصلاح کسری فعلی که مانع از پاسخ بهتر به این معضل اجتماعی می شود.
تحول فرهنگی در نسل های جدید
پسینا که در یک خانه ماچیستا بزرگ شد، از سنین پایین علیه هنجارهای جنسیتی شورش کرد و سؤالات مداوم او باعث شد تا تعریف جدیدی از نحوه رفتار یک فرد خوب ارائه دهد.
او گفت: “من معتقدم که مردم خوب بی عدالتی یا نابرابری را تحمل نمی کنند، به همین دلیل است که من حدود 15 سال پیش فمینیست شدم و بسیار خوشحالم که می توانم با دانش آموزانم یک دانه شن مشارکت کنم.”
پسینا گفت که چالش های پیش روی پیشرفت در ریشه کنی خشونت علیه زنان، ارائه سیاست های عمومی با بودجه ای است که آنها را به کار می اندازد. و برای دستیابی به اتحاد بین دولت، سازمانهای جامعه مدنی و جنبشهای فمینیستی برای ایجاد نقشه راهی که صداهای طرد شده، مانند صدای زنان بومی را در خود جای دهد.
“مکان هایی که آنها می توانند گزارش تهیه کنند نزدیک شهرشان نیست، آنها باید به شهرهای دیگر بروند و وقتی به آنجا می رسند اغلب نمی توانند به زبان خود ارتباط برقرار کنند، زیرا این دیدگاه استعماری است که همه چیز باید به زبان اسپانیایی باشد. مترجمان،” او شکایت کرد.
بخش دیگری از مشکل این است که «دولت خودش جلوی شکایات را میگیرد و این افراد را در حاشیه نگه میدارد و در آمار کشورها در مورد خشونت لحاظ نمیشود».
چالش سوم، کار با رسانه ها در آمریکای لاتین به دلیل نقش آنها در ساخت تخیل بود، به منظور ایجاد چهره ای از بازرس با تمرکز بر جنسیت تا اطمینان حاصل شود که اطلاعات به گونه ای مورد بررسی قرار می گیرد که به برابری کمک می کند و به آن کمک نمی کند. بازتولید کلیشه های تبعیض آمیز
پسینا گفت که آنچه مورد نیاز است یک تحول فرهنگی است که توسط نسل های جدید به نفع برابری جنسیتی هدایت می شود.
ما می بینیم که فعالان زن جوان فمینیست بیشتری بسیج می شوند تا این اتفاق بیفتد و آنها یک چرخش خواهند داشت؛ نه اکنون، بلکه شاید در یک دهه آینده ما در مورد چیزهای دیگری صحبت کنیم. او گفت که امید ما برای تغییر است.
“من خانه ای بدون خشونت می خواستم”
ترزا فارفان منعکس کننده زندگی بسیاری از زنان آمریکای لاتین است که قربانی خشونت ماچیستا شده اند، اما با یک تفاوت: او دایره خشونت جنسیتی را که اغلب در خود خانه اتفاق می افتد، پشت سر گذاشت.
او 35 سال سن دارد و خود را کشاورز دهقانی، مادری مجرد و بازمانده از تلاش برای زن کشی توصیف می کند. او در شهر لوکر، یک ساعت و نیم با ماشین از شهر کوزکو، پایتخت پرو باستان، در مرکز کشور به دنیا آمد و زندگی میکند.
مانند اکثر مردم محلی، او به کشاورزی خانوادگی اختصاص دارد.
9 سال پیش از پدر فرزندانش جدا شد که به گفته خودش اجازه نداد جلو برود.
او از من می خواست که فقط از گاوها مراقبت کنم، اما من می خواستم یاد بگیرم، آموزش ببینم و این باعث عصبانیت او شد. او حتی من را کتک زد و این وحشتناک بود، و در ایستگاه پلیس به شکایت من توجهی نکردند. او به من لگد زد. از خانه بیرون آمدم و فکر می کردم از ترس برمی گردم، اما فرزندانم را برداشتم و رفتم.” او در یک روز اشتراک گذاری با زنان جامعه خود به آی پی اس گفت.
او در لحظه نیاز از حمایت خانوادهاش برخوردار نشد و خانوادهاش از او خواستند که برگردد، “زیرا زن باید آنچه را که شوهرش میگوید انجام دهد.”
اما او دوستان حامی داشت که به عنوان بخشی از خواهرخواندگی زنان دهقان بومی کچوا در ارتفاعات پرو به او کمک کردند، چه در داخل و چه در خارج از جامعه.
“دستیابی به استقلال، داشتن درآمد شخصی و تربیت فرزندانم آسان نبوده است. من از تحقیر و تهمت رنج برده ام، اما می دانستم کی هستم و چه می خواهم: زندگی در آرامش و داشتن خانه ای بدون خشونت. ” او گفت. آرزویی که برای میلیون ها زن آمریکای لاتین دست نیافتنی است.
© Inter Press Service (2021) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service