CIPHER BRIEF EXPERT PERSPECTIVE
تیم ویلاسی ویلسی، کارشناس مختصر رمزگذاری، بیش از 27 سال در وزارت امور خارجه و مشترک المنافع بریتانیا خدمت کرد. او اکنون استاد مدعو مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن است.
آمریکاییهای مسنتر سایگون 1975 و هلیکوپترهای پشت بام سفارت را در خاطراتشان غوطهور کردهاند. تصویر ژنرال پرسیوال که در سال 1942 تعداد زیادی نیرو و تجهیزات را در سنگاپور به ژاپنی ها تسلیم می کند، نسل قبلی بریتانیایی ها را تسخیر کرده بود. چگونگی سقوط کابل به دست طالبان می تواند اهمیت عملی و نمادین مهمی داشته باشد.
اعلام این که ایالات متحده 3000 سرباز را در کنار 600 سرباز بریتانیایی به کابل می فرستد تا تخلیه غیرنظامیان خود و آن دسته از افغان هایی را که کمک کرده اند مدیریت کنند، واکنشی بسیار دیرهنگام به وضعیت به سرعت رو به وخامت است. مگر اینکه در 48 ساعت آینده انجام شود، خطری نیز خواهد داشت. نفوذی های طالبان در حال حاضر در داخل کابل هستند و نیروهایی که غزنی و قندهار را در 12 تصرف کردند.هفتم آگوست با موتورهای 125 سی سی هوندا به سمت پایتخت حرکت خواهد کرد.
ایالات متحده باید تعهداتی را از مذاکره کنندگان طالبان در قطر گرفته باشد که تا زمانی که تخلیه کامل نشود، حمله کامل خود را به کابل انجام ندهند، اما موارد تردید همچنان وجود دارد. تضمینهای قبلی طالبان بیارزش شدهاند، و تردید وجود دارد که تک تک فرماندهان طالبان بخواهند در حالی که برخی از وزرای اشرف غنی، افسران ارشد ارتش، قضات و مقامات به یک زندگی تبعیدی تمایل دارند، خودداری کنند.
سخت است که تحت تأثیر سرعت و قدرت موفقیت های اخیر طالبان قرار نگیریم. تصاحب 13 پایتخت از 34 پایتخت منطقه ای افغانستان در تقریباً همین چند روز. این یادآور پیشرفت فوق العاده ای است که ژاپنی ها در شبه جزیره مالایا در سال 1942 با سنگاپور به عنوان جایزه نهایی کردند.
موفقیت طالبان تصادفی نبوده است. به وضوح ثمره آمادگی و برنامه ریزی است. مهمتر از همه، آنها از تجربه 1994 تا 1996 آموخته اند که در نهایت کابل را تصرف کردند اما نتوانستند شمال را تصرف کنند، در نتیجه فضایی را برای احزاب اتحاد شمال فراهم کردند تا بقای خود را حفظ کنند و پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر مجدداً خود را تقویت کنند.
این بار، طالبان ابتدا بر پستهای مرزی با کشورهای همسایه تمرکز کردهاند (در نتیجه از راههای تامین حیاتی دولت و درآمدهای گمرکی محروم میشوند) قبل از اینکه پایتختهای منطقهای دورافتاده را بگیرند و کابل را (که هرگز تصرف آن آسان نیست) تا آخر ترک کنند. مهمتر از همه، آنها بر شمال متمرکز شده اند، جایی که بسیاری از روستایی های افغانستان از دولت کابل و جنگ سالاران منطقه ناراضی هستند. شمال دیگر سنگر محکم احساسات ضد طالبان در دهه 1990 نیست.
Cipher Brief میزبان جلسات توجیهی خصوصی با مجرب ترین کارشناسان امنیت ملی و جهانی در جهان است. همین امروز عضو شوید
پیشرفت طالبان در شمال، هر شانسی را که ائتلاف قدیمی شمال می تواند پس از فروپاشی نهایی دولت اشرف غنی دوباره متولد شود، از بین برده است. در حالی که در سال 1996، احمد شاه مسعود، رهبر نظامی درخشان آن، توانست کابل را رها کند و یک عقب نشینی تاکتیکی را در دره پنجشیر شکست دهد، این گزینه امروزه به سختی وجود دارد. مسعود نه تنها مرده است، بلکه هواداران سابق او دیگر جنگجویان چریکی نیستند، بلکه اعضای یک ارتش طبقه بندی شده افغانستان هستند که بدون حمایت هوایی ایالات متحده برای اجرای خود تلاش کرده است.
طالبان همچنین بیرحمانه از موضع ضعیف مذاکرهای ایالات متحده و مذاکرهکننده ارشد آن زلمی خلیلزاد بهرهبرداری کردهاند. در حالی که برخی از تیم طالبان در دوحه، مانند ملا برادر، ممکن است واقعاً “میانه رو” بوده باشند، هیچ شکی وجود نداشت که جنبش طالبان می خواست شاهد شکست کامل دولت کابل و اخراج نیروهای غربی باشد. پاکستان نیز ممکن است گهگاه به نوعی از توافق مذاکره شده فکر کرده باشد، اما در نهایت تنها راه مطمئن برای دور نگه داشتن نفوذ هند در افغانستان (به عقیده او) یک دولت طالبان است.
ارتش افغانستان (و به ویژه نیروهای ویژه چشمگیر آن) اکنون در کابل گرد هم می آیند و باید بتوانند تلاش های اولیه برای تسخیر شهر را دفع کنند. مسلماً گلبدین حکمتیار تصرف کابل را در سالهای 1992 و 1993 حتی با کمک پاکستان غیرممکن میدانست که در اواخر سال 1994، با ناامیدی، حمایت خود را از جنبش تازه تأسیس طالبان تغییر داد.
اما از سال 1992 تا 1996 مکرر تدارکات از روسیه، ایران و هند به مسعود و مدافعان اتحاد شمال او تحویل داده شد. در سال 2021، موقعیت بسیار متفاوت است. روسیه قبلاً تصمیم گرفته است از “برنده حمایت کند” و معتقد است که از طالبان قول هایی گرفته است که اسلام گرایی را به شمال به جمهوری های آسیای مرکزی (CAR) صادر نکند. ایران نیز کانالهایی برای طالبان دارد و بهدقت هر گونه بازگشتی به آزار و شکنجه هزارههای شیعه توسط طالبان را دنبال خواهد کرد. و هند قبلاً با طالبان در دوحه تماس برقرار کرده است به این امید که طالبان در قدرت مانع از ایجاد پایگاه های گروه های شبه نظامی کشمیری در آنجا شوند.
بنابراین این احتمال وجود دارد که کابل به سرعت به دست طالبان سقوط کند. اگر آمریکاییها و انگلیسیها موفق شوند به زودی نیروهای تخلیه خود را وارد کنند، باید بتوانند عملیات را با موفقیت به پایان برسانند، اگرچه احتمالاً صحنههای دلخراشی در فرودگاه وجود دارد زیرا انبوه پناهجویان با تهدید اسلحه از هواپیماهای در حال خروج دور میشوند. قدرتهای منطقهای، بهویژه پاکستان، تلاش خواهند کرد تا طالبان را متقاعد کنند که از مداخله خودداری کنند، زیرا آگاهند که حمام خون در کابل آغازی فاجعهبار برای دومین دوره طالبان در دولت خواهد بود. با این حال، از قضا، تخلیه تقریباً به یقین منجر به فروپاشی دولت کابل خواهد شد، زیرا مقامات ارشد مجبور هستند تصمیم بگیرند که آیا آخرین هواپیما را خارج کنند یا با شکنجه و مرگ تقریباً قطعی توسط پیروزمندان مواجه شوند. تردید وجود دارد که آیا کشورهای غربی سفارت خود را در کابل حفظ کنند یا خیر. برای پرزیدنت بایدن، خاطره بنغازی خیلی خام خواهد بود.
آنچه مسلم است این است که تصاویر نمادین جدیدی برای رقابت با سایگون و سنگاپور وجود خواهد داشت.
با پادکست منبع باز روزانه The Cipher Brief، با دیدگاه های متخصص در مورد اخبار امروز از سرفصل ها فراتر بروید. در اینجا یا هر جا که به پادکست گوش می دهید گوش دهید.
دیدگاهها، دیدگاهها و تحلیلهای متخصصان امنیت ملی را در The Cipher Brief بخوانید.