
نیویورک / کامپالا، 24 نوامبر (IPS) – در حال حاضر دوباره احساسات ضد ترنس وجود دارد. این تنها ناسزاگویی های سمی دیو چاپل در جدیدترین ویژه برنامه نتفلیکس نیست: ما آن را در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از جمله در آغوش مداوم جی کی رولینگ از فمینیست های رادیکال ترنس انحصاری (TERF) می بینیم. ارائه قبوض طراحی شده برای آسیب رساندن به کودکان ترنس در ایالات متحده؛ لایحه جرائم جنسی اوگاندا که حقوق بشر بین المللی را نقض می کند. و دانشگاهیان “منتقد جنسیتی” مانند کاتلین استاک که از لفاظی های تحریک آمیز آنها سود می برند.
این نمونههای اخیر نگرانکننده هستند و تأثیر آنها برای ترنسها در سطح جهان مخرب است. اما ترنس فوبیا چیز جدیدی نیست. و تا زمانی که به طور مستقیم به آن نپردازیم، پیشرفت واقعی در زمینه آزادی جنسی نخواهیم داشت، از جمله با بازپس گیری جنبش فمینیستی به عنوان بی شرمانه طرفدار ترنس ها. سیس و آزادی افراد ترنس به هم مرتبط هستند. همان منطقی که پلیس جنسیت ترنس ها را هدایت می کند، این تصور ضد زن را نیز تقویت می کند که زنی که لباس «تحریک آمیز» می پوشد، سزاوارتر خشونت است. که موهای طبیعی یک زن سیاهپوست باعث میشود که او کمتر حرفهای یا شایسته احترام باشد. یا اینکه مردان سیس نباید احساسات خود را نشان دهند یا خطر ضعیف تلقی شدن را داشته باشند.
بسیاری از استدلالهای ترنسفوبیک نوعی ذاتگرایی تولید مثلی را ترویج میکنند که میتوان آن را مستقیماً از صفحهای از داستان ندیمه حذف کرد، و برای مثال تأکید میکند که تنها افرادی که عادت ماهانه یا رحم دارند، زن هستند.
چنین رویکردی فراتر از تقلیل دادن زنان به بدنشان به شیوههایی که عمیقاً با مردسالاری همخوانی دارد، زنان سیس را که نابارور هستند یا نمیتوانند قاعدگی داشته باشند نیز به اشتباه میاندازد.

از طرف دیگر، مبارزه برای تعیین سرنوشت و خودمختاری بدنی افراد ترنس میتواند به ما کمک کند تا جنبش فمینیستی قویتری بسازیم که در موضوعاتی مانند کاهش بودجه پلیس/الغا، ترویج سیاستها و شیوههای گسترده و دوستدار خانواده، پایان دادن به محل کار میجنگد و پیروز میشود. تبعیض، و به دست آوردن عدالت باروری برای همه.
کنشگری دگرباش و ترنس می تواند به مبارزه و رهایی ما از ایده آل های مردسالارانه عمیقاً ریشه دار در مورد آنچه که برای زنان، مردان و همه جامعه «عادی» یا «طبیعی» است کمک کند. و از بین بردن دودویی جنسیت میتواند به ما کمک کند تا سیستمهای دیگری را که به ما خدمت نمیکنند زیر سوال ببریم و دنیایی متفاوت و بهتر را تصور کنیم.
آنجلا دیویس، فمینیست لغو لغو، آن را اینگونه خلاصه کرده است: «جامعه ترنس به ما آموخته است که چگونه چیزی را که کاملاً عادی است به چالش بکشیم… اگر بتوان باینری جنسیت را به چالش کشید، آنگاه ما قطعاً می توانیم به طور مؤثر در برابر زندان ها مقاومت کنیم. و زندانها و پلیس.»
علیرغم این پیوندها، فمینیسم معمولاً نه به عنوان بستری برای بسیج در حمایت از حقوق ترنس بلکه به عنوان پوششی برای تعصب مورد استناد قرار می گیرد. جنبش فمینیستی به طور فزاینده ای توسط مخالفان سازمان یافته و دارای منابع خوب با حقوق ترنس ها، از جمله (اکثریت زنان سفیدپوست) TERF ها که باعث افزایش توجه و همدردی برای کاوش در «بحث هایی» می شوند، مانند اینکه آیا زنان ترنس خود را به لزبین ها تحمیل می کنند یا خیر، مورد حمایت قرار می گیرد. دیگر نه) یا خیلی دیر تغییر می کنیم تا سزاوار حمایت ما باشیم (همچنین، نه).
حتی فراتر از TERF ها، بسیاری از فمینیست ها در تهاجمات خرد شرکت می کنند. پاک کردن تجربه ترنس؛ پرس و جوهای تهاجمی در مورد بدن افراد ترنس؛ و بیشتر. چنین ایدهها و رفتارهایی در فضاهای مترقی دیگر پذیرفته میشوند، زیرا ظاهراً از فمینیستهای خودشناس یا صداهایی میآیند که به طور سنتی از حقوق افراد به حاشیه رانده شده مانند چپل حمایت میکنند. این باید متوقف شود.
اگر زندگیها و هویتهای ترنس مدتهاست که از نظر سیاسی برای افرادی که به نظر میرسد اهمیت چندانی برای ترنسها ندارند، بوده و هستند، ما نیاز فوری به یک روایت متقابل از افرادی داریم که احساس متفاوتی دارند.

پس از انتشار The Closer و امتناع نتفلیکس از حذف آن و همچنین اخراج B Pagels Minor، یک کارمند ترنس سیاه پوست، به دلیل سازماندهی آنها در مورد این موضوع، سیل مقالاتی در مورد افراد ترنس صحبت می کنند.
به ندرت شنیده می شود که از خود افراد ترنس نه تنها برای بقا، تحمل و دیده شدن – بلکه برای شکوفایی فضا می جنگند. اما به ندرت شنیده میشود که فمینیستهای غیرترنس این جنبش را بازپس بگیرند و خواهران ترنس ما را در کار متمرکز کنند.
فمینیست ها باید قاطعانه با ترنس هراسی و به ویژه این روایت مخرب که ما در تلاش برای رهایی در برابر یکدیگر قرار گرفته ایم، مقابله کنند. تأیید زنان ترنس به عنوان زنان و مردان ترنس به عنوان مردان شروع خوبی است، اما فمینیست ها و همه ترقی خواهان باید از مدارا فراتر رفته و حمایت رادیکال و همبستگی را با خواهر و برادرهای ترنس ما از جمله با کمک مالی و فرامرزی گسترش دهند.
الی ویزل، برنده جایزه نوبل، زمانی گفت: نقطه مقابل عشق نفرت نیست، بی تفاوتی است. ترولها، TERFSها و متعصبها توجه زیادی را در مورد افراد ترنس و حقوق آنها در انحصار خود در میآورند، زیرا هیچ نتیجه سازمانیافته و دارای بودجه مشابهی در فمینیسم وجود ندارد که از دیدگاهی جایگزین حمایت کند.
این سکوت کر کننده است و مستقیماً TERF ها و دستور کار آنها را فعال و توانمند می کند.
فمینیسم ریشه در آزادی جنسیتی دارد نه پلیس. اگر زنجیرمان را قطع کنیم، آزادیم، اما وقتی ریشههایمان را قطع کنیم، میمیریم. همان طور که با زن ستیزی مبارزه می کنند، فمینیست ها نیز باید با ترنس هراسی در فرهنگ و رسانه (که پیامدهای دنیای واقعی دارد)، در قانون، دانشگاه و در سیاست مبارزه کنند.
به قول آنجلا دیویس بزرگ، فمینیسم باید گنجایش داشته باشد. فمینیستی که از منطق نفرت انگیز برای انکار حقوق و منابع ترنس ها استفاده می کند، اصلاً فمینیست نیست. اما تا زمانی که ما حرف نزنیم، برای ما صحبت خواهد شد.
کلیو کامبوگو یک فعال ترنس، مدیر برنامه های UHAI EASHRI و قهرمان فیلم The Pearl of Africa است. او در اوگاندا مستقر است.
لری ادلمن معاون رئیس صندوق جهانی زنان است و میزبان پادکست فمینیستی Cringewatchers است. او در نیویورک مستقر است.
@IPSNewsUNBureau را دنبال کنید
IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید
© Inter Press Service (2021) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service