این قطعه اولین بار توسط RUSI در لندن منتشر شد. دیدگاه ها نمایانگر RUSI نیستند.
دیدگاه تخصصی – در حالی که چین قبلاً تلاش کرده بود تا روابط خود را بین هند و پاکستان دوباره متعادل کند، تحولات اخیر در افغانستان باید به این کشور انگیزه جدیدی برای انجام این کار بدهد. هر جنگ سرد آینده بین ایالات متحده و چین به دلایل متعددی کاملاً متفاوت از نسخه قبلی خواهد بود که واضح ترین آنها وابستگی متقابل اقتصادی و مالی بین دو کشور است. با این حال، یک شباهت می تواند در قالب درگیری های نیابتی مانند آنچه در آنگولا، افغانستان و نیکاراگوئه در دهه 1980 مشاهده شد، باقی بماند.
یک درگیری نیابتی در جنوب آسیا بسیار خطرناک خواهد بود، هم به دلیل شکافهای ژئوپلیتیکی متعددی که طرفهای مقابل به دنبال بهرهبرداری از آنها هستند و هم به دلیل این واقعیت که هند و پاکستان اکنون دارای سلاحهای هستهای و وسایل حمل و نقل هستند. در جنگ سرد قبلی، نه دهلی نو و نه اسلام آباد دارای تسلیحات هسته ای قابل استقرار قابل اعتمادی نبودند و اگرچه هند به وضوح به اتحاد جماهیر شوروی و پاکستان به سمت غرب متمایل بود، اما جنگ نیابتی در شبه قاره وجود نداشت، فقط در شمال غرب افغانستان.
روابط بین هند و پاکستان در حال حاضر به اندازه کافی خطرناک است بدون اینکه وارد یک جنگ سرد جدید شود. قسمت بالاکوت در سال 2019 هر دو کشور را به آستانه جنگ برد و بیشتر از طریق شانس و قضاوت خوب تنش زدایی شد. از آن زمان، چین از طریق عملیات های خصمانه خود در امتداد مرز مورد مناقشه خود با هند در هیمالیا و اخیراً با به نظر می رسد که ترجیح پاکستان را برای حکومت فقط طالبان در افغانستان تأیید می کند، به یک شرکت کننده فعال تبدیل شده است.
محرمانه به من گفته می شود که چین در ماه اوت درست زمانی که حکومت اشرف غنی سقوط کرد، حکمت قضاوت پاکستان را زیر سوال برد، اما مهمتر از همه، این کشور به این موضوع توجه نکرد. پکن ممکن است محاسبه کرده باشد که ارتش پاکستان نمی تواند طالبان را مجبور به تشکیل یک دولت فراگیر کند و فرماندهان بانفوذ سپاه در پاکستان حتی ممکن است در چنین لحظه مهمی در برابر فشار چین مقاومت کنند.
پس از خروج ایالات متحده، پکن مطمئناً اکنون متوجه خواهد شد که به سیاست خود در قبال افغانستان نیاز دارد. دیگر نمی تواند تصمیمات خود را به پاکستان واگذار کند. خطرات زیادی از جمله تهدید ستیزه جویان اویغور، سرمایه گذاری های چینی در بخش معدن و پروژه های احتمالی آینده کمربند و جاده (BRI) وجود دارد.
Cipher Brief میزبان جلسات توجیهی خصوصی با مجرب ترین امنیت ملی و جهانی در جهان است کارشناسان. همین امروز عضو شوید
پکن همچنین می داند که دولت هند از از دست دادن نمایندگی خود در افغانستان پس از 20 سال سرمایه گذاری سیاسی و اقتصادی در افغانستان خشمگین است. پس از آنچه (در نگاه اول) به نظر یک پیروزی خیره کننده برای پاکستان به نظر می رسد، هند به ناچار آرزو خواهد کرد که اسلام آباد را مجبور به پرداخت هزینه کند. دهلی نو گزینه های کمی ندارد. بدون شک در افزایش مخالفت در بلوچستان (و بویژه گوادر) علیه BRI، و در افزایش ناامیدی بین پشتون ها در خیبر پختونخوا (استان مرزی شمال غرب سابق) و در شهر بندری کراچی که پشتون ها نمایندگی می کنند، فرصت هایی را خواهد دید. حدود 20 درصد از جمعیت هند همچنین موقعیت حداکثری خود را در مورد کشمیر که به موجب آن گیلگیت-بالتستان (که چندین پروژه BRI از طریق آن می گذرد) به عنوان بخشی از هند معرفی می شود، ادامه خواهد داد.
چین همچنین ممکن است در مورد هزینه/فایده فعالیت خود در امتداد مرز شمالی هند فکر کند. در درازمدت، چین با ایجاد منطقه ای که به هند (و احتمالاً ایالات متحده) یک مسیر مستقیم از طریق آکسای چین به دو منطقه کم رضایت چین ارائه می دهد، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. تبت و سین کیانگ می توان استدلال کرد که در عصر جدید جنگ ترکیبی و عملیات سایبری تخیلی، دسترسی مستقیم به یک قلمرو برای کمپین اخلال کمتر ضروری است. احتمالا. اما چین عاقلانه خواهد بود که در چنین منطقه ای بسیار لعاب سنگ پرتاب نکند.
با The Cipher Brief از سرفصل ها با دیدگاه های تخصصی در مورد اخبار امروز فراتر بروید پادکست منبع باز روزانه. اینجا گوش کن یا هر جا که به پادکست گوش می دهید.
همه اینها باعث می شود چین استراتژی خود در آسیای جنوبی را با در نظر گرفتن درجه ای از تعادل مجدد بین هند و پاکستان بازنگری کند. ادامه سیاست موجود باعث خواهد شد که افغانستان به وضعیت قبل از 2001 خود به عنوان یک زمین بایر اقتصادی و اجتماعی بازگردد. این کشور می تواند شاهد تضعیف روزافزون پاکستان توسط گروه های اسلام گرای رادیکال باشد که از افغانستان، مناطق مرزی قبیله ای و داخل شهرهای پنجاب و سند فعالیت می کنند. هند ناامید را شاهد خواهد بود که در مورد مسائل منطقه ای و دسترسی چین به بازارهای بزرگ خود موضع کمتری انعطاف پذیر خواهد داشت. و دسترسی به آب های هیمالیا به موضوع غالب در منطقه تبدیل خواهد شد.
اغلب فراموش می شود که چین در سال 1996 در سخنرانی قابل توجهی که در 2 ایراد شد، تلاش کرد روابط خود را بین هند و پاکستان دوباره متعادل کند.nd دسامبر توسط رئیس جمهور جیانگ زمین در اسلام آباد. پس از تعدادی پاراگراف استاندارد در مورد “دوستی عمیق” بین چین و پاکستان، جیانگ سپس به اهمیت “آسیای جنوبی” برای پکن روی آورد و سپس، برای مخاطبان وحشت زده، شروع به تمجید از “مبادلات و همکاری چند بعدی کرد. بین چین و کشورهای مختلف آسیای جنوبی. نام هند هرگز از لبان او نمی گذشت، اما برای همه روشن بود که چین قصد دارد روابط هند و پاکستان خود را دوباره متعادل کند.
برای درک جاه طلبی پشت سخنرانی دو قسمت ارزش تکرار دارد. چین و کشورهای آسیای جنوبی همگی اعضای کشورهای در حال توسعه هستند… به توسعه اقتصاد خود و بهبود معیشت مردم خود اختصاص داده شده است. همه آنها به یک محیط بین المللی صلح آمیز و باثبات و به ویژه به یک محیط اطراف مساعد نیاز دارند.
چین مانند همیشه از همکاری منطقهای جنوب آسیا حمایت میکند، از پیشنهاد و ابتکار ایجاد منطقه آزاد هستهای جنوب آسیا و منطقه صلح اقیانوس هند حمایت خواهد کرد و از همه تلاشهایی که برای خدمت به صلح، ثبات و توسعه در جنوب طراحی شده است، حمایت خواهد کرد. منطقه آسیا.”
آزمایشهای هستهای هند تنها 18 ماه بعد باعث شد تا تعادل مجدد در ابتداییاش کشته شود، اما این احساسات امروز نسبت به سال 1996 صادقتر است. اکنون که ایالات متحده از صحنه خارج شده است، تنها چین می تواند چنین جاه طلبی ها را تسهیل کند. جایگزین تروریسم و بی ثباتی بیشتر در منطقه ای است که سلاح های هسته ای بسیار زیادی وجود دارد. حتی بدون جنگ سرد جدید، مسیر کنونی پکن بسیار خطرناک است.
دیدگاه و تجزیه و تحلیل بینش امنیت ملی متخصص محور را در ادامه بخوانید خلاصه رمز