UN News با سامانتا مورت، رئیس ارتباطات، حمایت و مشارکت مدنی در یونیسف افغانستان صحبت کرد، که اطمینان داد که همه دفاتر باز و انبارها پر هستند.
او توضیح داد که حدود 22.8 میلیون نفر در سراسر کشور با ناامنی غذایی مواجه هستند و نمی توانند به غذای مقرون به صرفه یا مغذی دسترسی داشته باشند.
از 38 میلیون نفری که در افغانستان زندگی می کنند، حدود 14 میلیون کودک در ناامنی غذایی هستند.
برای خانم مورت، این روزها در افغانستان “کودکی وجود ندارد”. “همه چیز در مورد بقا و پشت سر گذاشتن روز بعد است.”
“طوفان کامل”
او تصویری تلخ از خانواده های فقیر ترسیم کرد که در آنها والدین سه وعده غذایی در روز نمی خورند، وعده های غذایی در حال کاهش است و مردم بیدار می شوند که نمی دانند وعده غذایی بعدی از کجا می آید.
این مقام یونیسف گفت: «این سطح از ناامنی غذایی است».
او که به دلیل خشکسالی، برداشت ضعیف و افزایش قیمت مواد غذایی تشدید شده است، از این بحران به عنوان “طوفان کامل در افغانستان” یاد کرد.
و در آغاز یک زمستان سرد معمولی، خانم مورت گفت که برف مناطق روستایی را در کوهستان قطع می کند.
یونیسف بسیار بسیار نگران است زیرا آنچه ما می بینیم همین است حدود 3.2 میلیون کودک دچار سوء تغذیه حاد و 1.1 میلیون کودک در معرض خطر مرگ به دلیل سوء تغذیه شدید و حاد هستند. او هشدار داد مگر اینکه در درمان مداخله کنیم.
سوابق بیمارستانی
هفته گذشته مقام یونیسف از کلینیک های صحی غرب کشور بازدید کرد.
در یک جلسه، پزشک سوابقی را به اشتراک گذاشت که نشان دهنده افزایش 50 درصدی موارد سوء تغذیه شدید بود، در حالی که دیگری افزایش 30 درصدی را نشان داد.
با وجود افزایش، خانم مورت توضیح داد که بحران از 15 اوت شروع نشد، بلکه کشور در 40 سال گذشته نوعی ناامنی یا درگیری را تجربه کرده است.
او گفت: «اما به دلیل خشکسالی… برداشت ضعیف… افزایش قیمت مواد غذایی، زیرا از 15 اوت از بسیاری از زنان خواسته شده است که در خانه بمانند، بسیاری از خانواده ها منبع اصلی درآمد خود را از دست داده اند.
یک داستان خانوادگی
خانم مورت به یاد می آورد که از مادر نوزادی که به شدت دچار سوءتغذیه شده بود پرسیده بود که آیا شیر می خورد یا نه و به او گفته شد که با وجود تلاش، شیر ندارد. دکتری در اتاق از زن پرسید که آیا او غذا می خورد یا خیر؟ زن پاسخ داد که بیشتر روزها فقط یک لیوان چای سیاه با تکهای نان مینوشید.
جای تعجب نیست که او نمی تواند شیر بدهد زیرا خودش دچار سوءتغذیه است. و من فکر می کنم این داستانی است که در سراسر کشور تقویت شده است.» این مقام یونیسف گفت.
همان مادر پس از آن کودک 4 ساله خود را با یک کت بزرگ آورد.
“شما انتظار دارید که کودک 4 ساله به اطراف نگاه کند و در مورد غریبه های اتاق کنجکاو شود. این دختر کوچولو با تکیه گاه کتش در همان حالتی نشسته بود که مادرش او را پایین آورده بود. و فقط به زمین خیره شد. سرش خم شده بود. او هیچ انرژی نداشت.» خانم مورت به یاد می آورد.
با برداشتن کت دختر جوان، بازوی کوچک او «ضخیمتر از دسته جارو» نبود و چنان سوء تغذیه داشت که موهایش میریخت و گونههایش گود میشد. او در 4 سالگی حدود 20 پوند وزن داشت.
سوءتغذیه حاد و شدید به این معنی است که اگر تحت درمان قرار نگیرید، ممکن است بمیرید. و این بدان معنی است که اگر آنها را درمان نکنیم، آنها خواهند مرد.خانم مورت گفت.
تلاش مضاعف
به دلیل خشکسالی و در نتیجه برداشت ضعیف، یونیسف پیش بینی می کند که ذخایر مواد غذایی در نیمه زمستان تمام شود.
این آژانس تعداد مشاوران تغذیه و تیمهای سیار بهداشت و تغذیه خود را دو برابر میکند که میتوانند به جوامع روستایی بروند تا به کودکان کمک کنند که در دسترستر هستند.
خانم مورت تاکید کرد که مشاوران تغذیه اغلب به صورت محلی استخدام می شوند تا جوامع به آنها اعتماد کنند.
او با اشاره به تعاملات مثبت بین آنها و مادرانی که برای کمک می آیند، توضیح داد: “آنها بسیار پرشور هستند… پر انرژی و… نشاط بخش”.
آنها راه حل های خلاقانه ای ارائه می دهند. آنها از آنچه در جامعه است استفاده می کنند. آنها منابع را به اشتراک می گذارند.» او توضیح داد.
این متخصصان معمولاً زنان جوان و تحصیل کرده نیز هستند. خانم مورت به یاد آورد که در اوایل 30 سالگی با یک پزشک زن ملاقات کرد که یک کلینیک پزشکی را با 20 پرسنل اداره می کرد که 18 نفر از آنها زن بودند.
داکتر “بسیار نشاط آور بود که زنان حرفه ای جوان را که در افغانستان کار می کنند… در میان همه چالش ها”، به یاد می آورد که آنها “از صحبت در مورد کارشان، در مورد بیمارانشان دست بر نمی دارند”.
آینده نامشخص
خانم مورت در طول بازدیدهای خود، بیشتر احساس عدم اطمینان داشت.
«من فکر میکنم مردم نامطمئن هستند، نمیدانند زمستان چه میشود، مقامات بالفعل در آینده چه خواهند کرد. آنها نمی دانند که آیا جامعه بین المللی این بودجه را ارائه خواهد کرد تا سیستم بهداشت و آموزش و پرورش بهبود یابد. به نظر می رسد که همه در یک الگوی نگه دارنده هستند.» او گفت.
برای این مقام یونیسف، «کاملاً حیاتی» است که جامعه جهانی بفهمد که افغانستان در آستانه یک بحران انسانی قرار دارد.
او گفت: «اکنون زمان حاشیهسازی سیاسی نیست. مردم افغانستان در حال مرگ هستند و به حمایت ما نیاز دارند. کمک های بشردوستانه آخرین ابراز همبستگی انسانی است. او گفت.
“وقتی چیزی نداری…در حال تقلای… احساس فراموشی کن…[and] نمی دانم وعده غذایی بعدی شما از کجا می آید، کمک های بشردوستانه به خانه شما می رسد و شما بخشی از یک خانواده بسیار بزرگتر هستید.
بخش بهداشت در بحران
خانم مورت گفتگویی را که هفته گذشته با رئیس شفاخانه اطفال ایندیرا گاندی در کابل داشت به یاد آورد که به او گفت که او گاهی سه نوزاد را در یک تخت تکی به دنیا می آورد، زیرا بسیاری از کلینیک های ولسوالی و منطقه ای دیگر نمی توانند کار کنند.
علاوه بر این، مردم ساکن مناطق روستایی مجبورند نوزادان خود را به پایتخت ببرند. اما از آنجایی که فقر توانایی آنها را برای سفر محدود می کند، آنقدر صبر می کنند که فرزندانشان به شدت بیمار می شوند.
“خیلی دیر است. و چون خانواده ها پول نداشتند زودتر بیاورند می میرند. ما می بینیم که خانواده ها بیشتر و بیشتر مستأصل می شوند.» او به یاد می آورد.
یونیسف به افزایش «مکانیسمهای مقابلهای منفی» اشاره کرده است، که در آن افراد آنقدر ناامید میشوند که شروع به انجام کارهایی میکنند که معمولاً به آن فکر نمیکنند، مانند بیرون بردن یک کودک از مدرسه یا فروش او برای ازدواج زودهنگام – گاهی اوقات نوزادان تا شش ماهگی. .
آموزش برای دختران
در حال حاضر، خانم مورت گفت که دختران نوجوان به مدرسه دعوت نشده اند.
او گفت: “ما حدود یک میلیون دختر در سن دبیرستان داریم که در خانه نشسته اند و از حق تحصیل محروم هستند.” ما می خواهیم همه بچه ها را در مدرسه ببینیم. اگر بچهها در مدرسه نباشند، به احتمال زیاد توسط یک گروه مسلح به خدمت گرفته میشوند، یا به ازدواج زودهنگام میروند یا به نوعی مورد استثمار قرار میگیرند».
حتی قبل از حکومت کنونی طالبان، 70 درصد اقتصاد افغانستان با کمک های بین المللی تامین می شد.
«با این کمک منجمد، کارکنان بهداشت و معلمان حقوق دریافت نمی کنند. او توضیح داد که اگر کشوری را تصور کنید که سیستم آموزشی کارآمد و سیستم بهداشتی کارآمد ندارد، متوجه خواهید شد که چقدر سریع همه چیز فرو میپاشد.
هفته گذشته در یک مدرسه جدید، این مقام سازمان ملل با یک کلاس از دخترانی که هرگز تحصیل نکرده بودند صحبت کرد.
هنگامی که او پرسید که آیا آنها پیامی برای به اشتراک گذاشتن با جهان دارند، یک کودک هفت ساله دست خود را بالا گرفت و متعجب شد که آیا جهان می تواند صلح را در افغانستان حفظ کند تا او بتواند به مدرسه ادامه دهد.
«فقط فکر کردم، خدا تو را دوست دارد. این خیلی خودجوش بود، فقط صلح را در کشور من حفظ کنید تا بتوانم به یادگیری ادامه دهم.» خانم مورت به یاد می آورد.