چگونه محل تولد شانس رفتن به دانشگاه را شکل می دهد – مسائل جهانی

نرخ ناخالص ثبت نام دانشگاه ربکا سیمسون
  • نظر
  • سرویس مطبوعاتی اینتر

نابرابری در دسترسی تحصیلی هرچه از نردبان آموزشی بالاتر می رفت، افزایش می یافت. دسترسی به تحصیلات دانشگاهی هم به شدت محدود و هم بسیار کج بود.

از آنجایی که دسترسی به آموزش عالی تعیین می کرد که کدام افراد برای داشتن برخی از مهمترین مناصب در جامعه می آیند، سیاستمداران به نحوه گسترش آموزش عالی اهمیت زیادی می دادند. با توجه به این شرایط، نابرابری های منطقه ای در دسترسی به دانشگاه پس از استقلال چگونه تکامل یافت؟

در حالی که چندین مقاله اخیر نابرابری های اجتماعی قابل توجهی را در دسترسی به آموزش عالی در کشورهای آفریقایی امروز برجسته کرده اند، کار کمی وجود دارد که به چگونگی و چرایی این نابرابری ها در طول زمان تغییر کرده است.

بنابراین در مقاله‌ای اخیر، منشا منطقه‌ای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را از دهه 1960 در هفت کشور آفریقایی دنبال کردم: بوتسوانا، غنا، کنیا، مالاوی، تانزانیا، اوگاندا و زامبیا. من معیاری از نابرابری منطقه ای برای هر کشور ایجاد کردم و برخی از عواملی را که بر این روند نابرابری تأثیر گذاشتند، بررسی کردم.

نتایج نشان می دهد که نابرابری منطقه ای در دو دهه اول استقلال کاهش یافته است. با این حال، از دهه 1980 نابرابری منطقه ای راکد ماند یا در این گروه از کشورها رشد کرد. نابرابری اساساً به این دلیل افزایش یافت که کلانشهرهای اصلی شهری پیشروی کرده اند و منجر به تعصب شهری رو به رشد در دسترسی به دانشگاه شده است.

من از داده های سرشماری اخیر استفاده کردم که حاوی اطلاعاتی درباره محل تولد مردم و سطح تحصیلات آنهاست. من این افراد را بر اساس ناحیه یا استان محل تولدشان، بسته به ساختار اداری کشور، گروه بندی کردم. به عنوان مثال، در غنا، مردم در ده منطقه کشور گروه بندی شدند، در حالی که در کنیا در 47 شهرستان فعلی کشور گروه بندی شدند.

با گروه بندی افراد بر اساس گروه سنی، و با فرض اینکه اکثر افرادی که در دانشگاه تحصیل می کنند این کار را در حدود 20 سالگی انجام می دهند، سپس می توانم چگونگی تغییر توزیع منطقه ای تحصیلات دانشگاهی را در طول زمان ردیابی کنم.

شروع آهسته

آموزش دانشگاهی در سراسر این مستعمرات سابق بریتانیا به کندی توسعه یافت. سهم جمعیتی که در اواخر دوران استعمار به دانشگاه می رفتند بسیار کم بود.

نرخ ناخالص ثبت نام دانشگاه ربکا سیمسون

در زمان استقلال، کنیا تقریباً 400 دانشجوی دانشگاه داشت (1961)، در حالی که تانزانیا و زامبیا هر کدام 300 دانشجو (1963) داشتند. توزیع این فرصت های آموزشی کمیاب به صورت منطقه ای منحرف بود. حضور در دانشگاه در میان افرادی که در شهرهای اصلی و در مناطقی با بیشترین تولید اقتصادی (به ویژه محصولات نقدی و معدن) رشد می کنند، بیشتر است.

این میراث تاریخی ماندگار بوده است. به طور متوسط، مناطقی که در دهه 1960 تحصیلات دانشگاهی بالاتر از متوسط ​​داشتند، امروزه همچنان دارای نرخ دستیابی به دانشگاه بالاتری هستند.

روند دسترسی

اما تصویر همه چیز تاریک نیست. در دهه‌های اول استقلال، برخی از مناطق با عملکرد پایین‌تر در هر کشور به عقب افتادند. روند نابرابری منطقه ای برای هر یک از هفت کشور نشان می دهد که نابرابری در بیشتر کشورها در دهه های 1960 و 1970 کاهش یافته است. در این دوره تعداد دانشجویان دانشگاه به سرعت در حال افزایش بود. کمک هزینه های تحصیلی برای دانشجویان سخاوتمندانه بود و دولت ها تلاش هایی را برای اطمینان از تعادل منطقه ای انجام دادند.

در دهه 1980 بسیاری از کشورهای آفریقایی با مشکلات مالی مواجه شدند. دولت‌ها برای تأمین مالی سیستم‌های دانشگاهی عمدتاً دولتی خود تلاش کردند. در این دوره سرعت گسترش دانشگاه کاهش یافت. دسترسی به دانشگاه به طور فزاینده ای رقابتی شد. این به دوره همگرایی منطقه ای در ثبت نام دانشگاه پایان داد. نابرابری های منطقه ای در دسترسی به دانشگاه دوباره شروع به رشد کرد.

تجزیه و تحلیل من نشان داد که کسانی که بهترین موقعیت را برای دسترسی به سیستم دانشگاهی بسیار رقابتی دارند، به طور فزاینده ای آن دسته از دانش آموزانی بودند که در شهرهای اصلی متولد شده بودند که درآمدشان بالاتر بود و والدین تحصیلات بیشتری داشتند. اندازه‌گیری‌های نابرابری منطقه‌ای با حذف پایتخت‌ها نشان می‌دهد که رشد نابرابری منطقه‌ای از دهه 1980 وجود نداشته یا بسیار کم بوده است. این نشان می دهد که بیشتر افزایش نابرابری ناشی از منطقه پایتخت بوده است.

در دهه 1990 بسیاری از کشورهای آفریقایی سیستم دانشگاهی خود را مجدداً با معرفی یا افزایش هزینه ها اصلاح کردند. آنها همچنین به دانشگاه های خصوصی بیشتری اجازه دادند تا خودشان را تأسیس کنند. این امر باعث افزایش تعداد دانشجویانی شد که می توانستند تحصیل کنند و منجر به افزایش سریع ثبت نام در دانشگاه ها شد. اما از داده‌های موجود به نظر می‌رسد که نابرابری‌های منطقه‌ای در دسترسی به دانشگاه همچنان بالا بوده یا بیشتر شده است.

در شهرها متمرکز شده است

دلایل زیادی برای این رشد مداوم در نابرابری در دسترسی وجود دارد. مهمترین عامل عاملی است که پرداختن به آن برای سیاستگذاران دشوار است. داده های سرشماری نشان می دهد که کشورهای مورد توجه نرخ قابل توجهی از مهاجرت روستا به شهر را دارند. این مهاجران سهم کمی از تحصیل کرده های دانشگاهی هستند. در نتیجه، فارغ التحصیلان دانشگاهی به طور فزاینده ای در شهرها متمرکز شده اند. دانشجویان دانشگاه معمولاً فرزندان افرادی با تحصیلات عالی هستند – آنها به نوبه خود احتمال بیشتری برای کسب تحصیلات عالی دارند. این باعث تداوم تمرکز افراد بسیار ماهر می شود.

خبر کمی بهتر این است که از آنجایی که شهرها تمایل به ترکیب قومی دارند، به نظر نمی رسد که تعصب رو به رشد شهری منجر به افزایش شدید نابرابری قومیتی در آموزش دانشگاهی شود. در سه کشور (غنا، مالاوی و اوگاندا) سرشماری ها همچنین از پاسخ دهندگان خواسته شد که قومیت خود را اعلام کنند. من با استفاده از این قومیت های خود گزارش شده، نابرابری قومی را به صورت گروهی اندازه گرفتم. من رشد نابرابری را بر اساس قومی در مقایسه با منطقه ای بسیار کمتر یافتم.

از آنجایی که مهاجرت محرک اصلی این تمایز منطقه ای است، این روند احتمالا ادامه خواهد داشت مگر اینکه توسعه اقتصادی بیشتر و ایجاد شغل بیشتر در خارج از مراکز اصلی شهری وجود داشته باشد. این نشان می‌دهد که چهره افراد با پیشرفت تحصیلی آفریقا در حال تغییر است. از نخبگان آموزشی باریک دهه 1970، جایی که اکثر افراد تحصیلکرده دانشگاهی ریشه روستایی یا شهر کوچکی داشتند، بالاترین رده های تحصیلکرده به طور فزاینده ای تحت سلطه افرادی است که در مراکز اصلی و چند قومیتی شهری متولد و بزرگ شده اند.گفتگو

ربکا سیمسون، پژوهشگر تاریخ اقتصادی، دانشگاه آکسفورد

این مقاله با مجوز Creative Commons از The Conversation بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.

© Inter Press Service (2022) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service