نمایشنامه افغانستان محاسبه شده پوتین

رابرت داننبرگ، افسر ارشد سابق سیا

کارشناس مختصر رمز راب داننبرگ او کهنه سرباز 24 ساله سیا است که در چندین سمت رهبری ارشد از جمله رئیس عملیات مرکز ضد تروریسم، رئیس بخش مرکزی اوراسیا و رئیس مرکز عملیات اطلاعاتی سیا خدمت کرده است. داننبرگ عضو هیئت مشاوران مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم و ​​عضو ارشد مرکز GWU برای امنیت سایبری و داخلی است. او پس از خدمت به عنوان مدیر عامل و رئیس دفتر امنیت جهانی گلدمن ساکس و مدیر امور امنیت بین‌الملل در BP، اکنون یک مشاور مستقل در زمینه خطرات ژئوپلیتیکی و امنیتی است.

دیدگاه تخصصی – تصاویر کابل تضعیف کننده و افسرده کننده هستند، مگر اینکه در کرملین نشسته باشید، جایی که مطمئناً با دیدی کاملاً متفاوت به آنها نگاه می شود. احتمالا چیزی نزدیک به سرگیجه و شادی.

از دیدگاه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، این احتمالاً دیدگاه او را تقویت می کند که رئیس جمهور جو بایدن و تیم امنیت ملی او ضعیف و ساده لوح هستند. این سومین دوره ریاست جمهوری اوباما استپوتین باید فکر کند. و البته، تصاویر هلیکوپترهای ایالات متحده که ناامیدانه تلاش می کنند هزاران نفر را از کابل تخلیه کنند، در کیف، تفلیس، و احتمالاً تالین، ریگا، و ویلنیوس و فراتر از آن طنین انداز شده است – فکر کنید تایپه. سوء مدیریت وحشتناک خروج از افغانستان عواقبی خواهد داشت که اعتبار آمریکا را در سطح جهانی تحت تاثیر قرار خواهد داد و بسیار فراتر از پایان دوره ریاست جمهوری بایدن باقی بماند.

اولین پیامد مربوط به روسیه است.

بسیار محتمل است که همکاری عملی بین کرملین و طالبان در آماده سازی برای عقب نشینی آمریکا وجود داشته باشد و این ممکن است شامل حمایت مستقیم از نیروهای طالبان باشد. ما نیازی به بازنگری در روایت جوایز روسیه برای سربازان آمریکایی کشته شده در افغانستان نداریم، اما شواهد تعامل پرانرژی روسیه با طالبان در ماه‌های اخیر آشکار است و این واقعیت که سفارت روسیه در کابل در حال حاضر توسط جنگجویان طالبان محافظت می‌شود، قابل توجه است. .

هم برای روسیه و هم برای طالبان، یک هدف استراتژیک مشترک روشن وجود داشت: بیرون راندن آمریکایی ها و متحدانشان از افغانستان و در حالت ایده آل به تحقیرآمیزترین شکل ممکن. ماه عسل روسیه و طالبان ممکن است طولانی نباشد، اما در حال حاضر به خوبی به هر دو طرف خدمت کرده است.

پوتین برای بیش از یک دهه و نیم از دوران تصدی خود به عنوان رئیس جمهور روسیه، این انجیل را موعظه می کند که نمی توانید به آمریکایی ها اعتماد کنید که در درازمدت یا زمانی که تراشه ها از بین رفته اند، از شما حمایت کنند، اما می توانید روی روسیه حساب کنید. منجر می شود (به مداخله روسیه در سوریه و حمایت از اسد یا مداخله آنها – اعم از پذیرفته شده یا نه – در لیبی در کنار خلیفه حفتر از جمله نمونه های دیگر فکر کنید). این پیام در زمان کنونی مهم است و روایت پوتین را در مورد افول غرب و کاهش ارتباط سیستم های حکومتی لیبرال غربی تقویت می کند.

در سال‌های اخیر، شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، این پیام را بازتاب داده است که قدرت آمریکا رو به افول است و نمی‌توان به تضمین‌های امنیتی آمریکا در شرق آسیا و فراتر از آن اعتماد کرد.

پوتین برای بیش از دو دهه بدون وقفه معنی دار تزار روسیه بوده است و احتمالاً در آینده قابل پیش بینی نیز چنین خواهد ماند. او آمدن و رفتن روسای جمهور ایالات متحده را دیده است و به سرعت آنها را اندازه گرفته و حرکات خود را بر اساس آن تنظیم کرده است. او واقعاً از کاری که جرج دبلیو بوش ممکن است بلافاصله پس از 11 سپتامبر انجام دهد می ترسید و سرعت و کارآمدی واکنش ایالات متحده تأثیر عمیقی بر او گذاشت. او رویکرد خود را نسبت به ایالات متحده به یک شریک و متحد در برابر افراط گرایی اسلامی تعدیل کرد (پوتین همچنین در دوره بلافاصله پس از یلتسین مشغول تحکیم کنترل خود بر فدراسیون روسیه بود).

پوتین همچنین پس از ناکامی اوباما در اقدامی زمانی که رئیس جمهور سوریه بشار اسد آرام از خط قرمز «عدم استفاده از سلاح شیمیایی» عبور کرد، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا را به حساب آورد. این درها را برای الحاق کریمه و همچنین مداخله نظامی روسیه در سوریه (و بعداً لیبی) باز کرد. جو بایدن در آن زمان معاون رئیس جمهور بود. پوتین احتمالاً کتاب بسیار خوبی در مورد جو بایدن دارد و کاملاً مطمئن بود که نتیجه نهایی برای ایالات متحده در افغانستان چگونه خواهد بود. پوتین حتی ممکن است نسبت به جو بایدن احساس بهتری نسبت به آنچه که بسیاری می دانند داشته باشد، اگر هر یک از مطالب هانتر بایدن درست باشد. ارزیابی یک رهبر از دیگری، در روابط ژئوپلیتیک اهمیت دارد. پوتین به توانایی خود در خواندن اپوزیسیون بین المللی خود اعتماد بالایی دارد.

در جولای 2021، رئیس جمهور بایدن گفت: «هیچ شرایطی وجود نخواهد داشت که مردم را از پشت بام سفارت آمریکا در افغانستان بلند کنند.» وی در ادامه افزود: «این احتمال وجود دارد که طالبان بر همه چیز تسلط یابد و تمام کشور را در اختیار بگیرد، بسیار بعید است». پرزیدنت بایدن این اظهارات را با آگاهی کامل یا باید می دانست – از طریق گزارش های اطلاعاتی و نظرات کارشناسان – و همچنین سابقه تاریخی- که وقتی ایالات متحده خروج نیروها را با یک ضرب الاجل سخت اعلام می کند، در این مورد 11 سپتامبر، دشمنان ما از زمان آماده شدن برای اقدام نظامی تهاجمی است. متحدان افغان ما نیز این را می دانستند و بر این اساس آماده شدند. اکنون طالبان بیستمین سالگرد حملات 11 سپتامبر را در سفارت ایالات متحده در کابل، احتمالاً با دوستان داعش و القاعده خود به عنوان مهمانان محترم جشن خواهند گرفت. اگر فکر می‌کنید که ویدیوهای افغانستان تا این مرحله نگران‌کننده بوده‌اند، فقط منتظر جشن‌های سالگرد باشید.

شاید از نظر ژئوپلیتیکی کوتاه مدت، پوتین از تسلط طالبان بر افغانستان برای حمایت از این روایت استفاده خواهد کرد که روسیه باید از منافع خود در برابر گسترش افراط گرایی اسلامی از افغانستان با تقویت همکاری “امنیتی و مبارزه با تروریسم” با ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، دفاع کند. قرقیزستان آیا کسی بهانه‌ای می‌خواهد تا آن آمریکایی‌های مزاحم را از آسیای مرکزی دور کند – و نگه دارد – و شروع به بازسازی آن گوشه از اتحاد جماهیر شوروی کند؟

استفاده پوتین از خطر تروریسم به عنوان توجیهی برای اقدام نظامی به خوبی تکرار شده است و به بمب گذاری آپارتمان مسکو (که FSB تقریباً به طور قطع سازماندهی کرده بود) در سپتامبر 1999 بازمی گردد، که پوتین هم برای تحکیم قدرت سیاسی و هم برای توجیه کارزار نظامی وحشیانه در این کشور استفاده کرد. چچن پوتین به شدت از خطرات گسترش افراط گرایی اسلامی از افغانستان به آسیای مرکزی، قفقاز و به فدراسیون روسیه آگاه است. در واقع، سربازان روسیه، ازبکستان و تاجیکستان در ماه جولای تمریناتی را انجام دادند که به نظر می رسد برای آماده شدن برای پاسخ به تهاجمات مرزی از افغانستان طراحی شده است. این تنها گام اول در طرح او برای تحکیم قدرت و نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز است.


Cipher Brief میزبان جلسات توجیهی خصوصی با مجرب ترین کارشناسان امنیت ملی و جهانی در جهان است. همین امروز عضو شوید


برخی ممکن است بپرسند – با توجه به خطر گسترش افراط گرایی اسلامی از افغانستان به فدراسیون روسیه – چرا پوتین می خواهد با طالبان شریک شود؟ کسانی که این سوال را می پرسند عمق دشمنی پوتین با ایالات متحده و غرب و هر چیزی که ما طرفدار آن هستیم را اشتباه درک می کنند. پوتین جهان را به عنوان یک بازی “مجموع صفر” می بیند. آنچه به آمریکا لطمه می زند باید در خدمت منافع روسیه باشد. شکست در افغانستان به وضوح واجد شرایط است. معامله کوتاه‌مدت با طالبان خطری است که پوتین را درگیر می‌کند. پوتین با استفاده از تنها ابزاری که در دست دارد، یعنی قدرت نظامی، توانایی سایبری و اطلاعات نادرست و ناتوانی ایالات متحده و عدم تفکر استراتژیک، در صفحه شطرنج ابرقدرت ها بازی می کند. او از چهار سال دوری بدون فکر پرزیدنت ترامپ با متحدان ایالات متحده در سراسر جهان هوشمندانه استفاده کرده است.

فراتر از ارزش تبلیغاتی و اهرم منطقه ای که عقب نشینی ما به دشمنانی مانند روسیه و چین داده است، تأثیر عقب نشینی ما بر بسیاری از کشورهای متحد ما که در مأموریت افغانستان مشارکت داشتند، وجود دارد. تصاویر افغان‌هایی که به سی-17 نیروی هوایی ایالات متحده در حال خروج می‌چسبند و در حال سقوط هستند، به راحتی محو نمی‌شوند. جمع آوری حمایت آنها چقدر آسان خواهد بود وقتی که ما ناگزیر باید دوباره برای مقابله با القاعده در حال ظهور، یک طالبان جاه طلب در سطح جهانی، یا حتی خطرناک تر داعش مستقر در تپه های افغانستان، وارد عمل شویم؟

ما باید تأثیر آن را بر پاکستان نیز در نظر بگیریم. پاکستان ده ها سال است که افراط گرایی اسلامی را در افغانستان پرورش داده است. در حالی که بخشی از تشکیلات امنیتی پاکستان پس از یازده سپتامبر به طور مؤثر با ایالات متحده شریک شد، بخش‌های دیگر همزمان با افراط‌گرایان از جمله طالبان روابط برقرار می‌کردند. “بازی بزرگ” هنوز در آن نقطه از جهان در حال انجام است و نه پاکستانی ها، نه هندی ها و چینی ها آن را فراموش نکرده اند.

پاکستان همچنین مطمئناً از یورش ایالات متحده برای کشتن بن لادن در ابوت آباد کمی بیش از ده سال پیش، ناراضی است. جای تعجب است که آیا کاهش نفوذ ایالات متحده در اسلام آباد، راه را برای افراط گرایان اسلامی برای ورود به نهاد امنیتی آنجا باز کرده است؟ پاکستان یک قدرت هسته ای است و در سال های اخیر توسعه سلاح های هسته ای تاکتیکی خود را افزایش داده است. آیا طالبان اکنون راهی برای دستیابی به سلاح های هسته ای دارد؟ این سوال مهمی است و پاسخ آن بر خروج ما از افغانستان سایه افکنده است.

دولت بایدن، علی‌رغم تمام ادعاهای پر افتخار خود مبنی بر «بازگشت به شایستگی» در واشنگتن، در اولین چالش جدی خود شکست خورده است. می توان استدلال کرد که تسلیم شدن بایدن در جریان نورد استریم 2 و رد تمسخر آمیز پوتین در ژنو با اتهامات دخالت در انتخابات آمریکا و حملات سایبری به ایالات متحده، پیشگویی از ناکامی در افغانستان بود. چالش پیش روی ایالات متحده اکنون مدیریت حمل و نقل هوایی آن افغان هایی خواهد بود که مایل بودند با ایالات متحده شریک شوند و با دقت به دنبال فرصت هایی برای بازسازی اعتبار تضمین های امنیتی ایالات متحده در سراسر جهان باشند.

تایوان و کره جنوبی مکان های خوبی برای شروع به نظر می رسند.

در عین حال، ما باید بدانیم که افغانستان بار دیگر به میدان آموزشی برای کسانی تبدیل خواهد شد که امیدوارند حملات 11 سپتامبر به ایالات متحده را تکرار کنند. یک قابلیت اطلاعاتی قوی و قوی در کاهش این خطر ضروری خواهد بود.

بینش، دیدگاه و تحلیل امنیت ملی متخصص محور را در The Cipher Brief بخوانید