حمله به ایران دستور العملی برای یک فاجعه است – مسائل جهانی

  • نظر توسط آلون بن مایر (نیویورک)
  • سرویس مطبوعاتی اینتر

درست کردن اشتباه

تهدیدهای مکرر اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران صرف نظر از هر گونه نتیجه ای در مذاکرات وین بین 1+5 (فرانسه، بریتانیا، روسیه، چین، آمریکا و آلمان) و ایران، دستور العملی برای فاجعه است.

استدلال نخست وزیر بنت مبنی بر اینکه اسرائیل از هیچ توافقی تبعیت نخواهد کرد، نه تنها به این دلیل که اسرائیل یکی از طرفین مذاکرات نیست، بلکه به این دلیل که اسرائیل به تنهایی تعیین می کند که چه چیزی برای حفظ امنیت ملی خود بهترین است، اشتباه است.

با توجه به پیچیدگی و پیامدهای گسترده حمله احتمالی اسرائیل، تنها راه مناسب برای رسیدگی به برنامه هسته‌ای ایران، هماهنگی کامل و توسعه استراتژی مشترک با ایالات متحده برای مقابله با جاه‌طلبی هسته‌ای ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای و در عین حال پایان دادن به آن است. به درگیری

بسیار مهم است که دولت بنت-لاپید اشتباه فاجعه بار نتانیاهو در مخالفت با برجام را تکرار نکند، که متعاقباً نتانیاهو ترامپ را متقاعد کرد که به طور کامل از آن خارج شود. در نتیجه خروج آمریکا از توافق، ایران فقط برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را پیش برد – غنی‌سازی مقدار قابل توجهی اورانیوم تا 60 درصد، که تنها یک جهش کوتاه برای غنی‌سازی آن تا 90 درصد و به اندازه کافی است. مقدار تولید یک سلاح هسته ای در کوتاه مدت.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید اخیراً گفت: «دلیل اینکه ما در شرایط فعلی در آن قرار داریم این است که دولت قبلی از توافق با ایران خارج شد و ما دستمزد آن اشتباه فاجعه‌بار را پرداخت می‌کنیم.»

تهدیدهای مکرر بنت برای حمله به ایران می تواند به اشتباه محاسباتی و عواقب ناخواسته وحشتناکی منجر شود که اسرائیل به تنهایی نمی تواند با آن کنار بیاید. اسرائیل باید دست در دست آمریکا برای رسیدگی به برنامه هسته ای ایران در حال حاضر و در آینده کار کند و نباید بدون حمایت کامل آمریکا به گزینه نظامی متوسل شود.

دولت بنت باید به دقت نتیجه شومی را در نظر بگیرد که چنین حمله ای ممکن است منجر به آن شود، که اسرائیل و کل منطقه به طور غیرقابل تصوری از آن متضرر خواهند شد.

پیامدهای شوم حمله اسرائیل

تهدیدهای مکرر اسرائیل نابخردانه است و کاری جز فراهم کردن زمان کافی برای ایران برای آماده شدن برای هر گونه احتمالی ندارد. دیوید بارنیا، مدیر موساد اخیراً گفته است که «ایران تسلیحات هسته‌ای نخواهد داشت – نه در سال‌های آینده، نه هرگز. این تعهد شخصی من است: این تعهد موساد است.

با شناخت ذهنیت ایرانیان، چنین اظهاراتی نتیجه معکوس دارد و کاری جز تحکیم موضع ایران ندارد. حتی اگر اسرائیل چنین حمله‌ای را برنامه‌ریزی کند، تبلیغات مکرر آن از قبل کارایی آن را به شدت تضعیف می‌کند.

ایران در حال حاضر در حال تقویت پدافند هوایی خود، به ویژه در اطراف تاسیسات هسته‌ای خود، و ایجاد قابلیت‌های تهاجمی است که در صورت تحقق چنین حمله‌ای می‌تواند بهای سنگینی را از اسرائیل بگیرد. در واقع، اسرائیل می تواند ضربه مهلکی به تاسیسات هسته ای ایران وارد کند، اما نمی تواند همه آنها را نابود کند و دانش ایرانیان را. چنین حمله ای، هرچند گسترده، تنها برنامه هسته ای ایران را برای دو تا سه سال به عقب می اندازد.

مسلم است که حمله اسرائیل تهران را مجبور می‌کند تا مستقیماً علیه اسرائیل با شلیک موشک‌های بالستیک که می‌توانند به شهرهای بزرگ اسرائیل برسند، انتقام بگیرد و به طور بالقوه باعث تخریب گسترده و هزاران تلفات شود. ایران همچنین تضمین خواهد کرد که حزب الله که 150000 موشک در اختیار دارد، وارد معرکه شده و هزاران موشک را که می تواند به هر گوشه کشور برسد شلیک کند.

صرف نظر از اینکه پدافند هوایی اسرائیل چقدر ممکن است مؤثر باشد، رهگیرهای گنبد آهنین و پیکان آن احتمالاً نمی توانند ده ها هزار راکت کوتاه، متوسط ​​و دوربرد را رهگیری کنند. علاوه بر این، حماس نیز ممکن است به جنگ بپیوندد، علاوه بر جبهه سوم با سوریه، جایی که نیابت های ایرانی به اسرائیل حمله خواهند کرد. اقتصاد اسرائیل متلاشی خواهد شد و آتش سوزی های گذشته با حماس به تنهایی گواه این واقعیت است.

بسیاری از کارشناسان نظامی اسرائیل بر این باورند که اسرائیل توانایی هوایی برای حمله بیش از یک بار به ایران را ندارد و همچنین نمی‌تواند تمامی تاسیسات هسته‌ای ایران را نابود کند، زیرا این تاسیسات در سراسر کشور پراکنده شده‌اند و تعدادی از آنها در عمق صد فوتی یا بیشتر در زیر زمین ساخته شده‌اند. این به چندین روز و حملات متعدد نیاز دارد که اسرائیل توانایی انجام آنها را ندارد.

اگرچه همه کشورهای عربی خلیج فارس مایلند که تأسیسات هسته‌ای ایران از بین بروند، اما می‌خواهند از جنگ اجتناب کنند، زیرا حتی یک حمله محدود اسرائیل می‌تواند کل منطقه و فراتر از آن را در بر گیرد. در بسیاری از گفت‌وگوهایی که با مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس داشتم، تقریباً همه آنها مهار برنامه هسته‌ای ایران و بازدارندگی تحت رهبری ایالات متحده را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و اطمینان از اینکه ایران قادر به تهدید یا ارعاب همسایگان خود نخواهد بود، ترجیح می‌دهند.

در نهایت، در حالی که حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای عراق و سوریه (به ترتیب در سال‌های 1981 و 2007) به دلیل عدم وجود اورانیوم، مواد رادیواکتیو را در جو پخش نکرد، ایران دارای ذخایر اورانیوم خالص شده به درجات مختلف است. بنابراین، حمله به تاسیسات هسته ای ایران پیامدهای زیست محیطی فاجعه باری خواهد داشت.

از منظر ایران، دستیابی به تسلیحات هسته ای هر متجاوزی از جمله آمریکا را از حمله به آن باز می دارد. ایران می‌خواهد با پاکستان سنی در شرق و اسرائیل یهودی در غرب، که هر دو از قدرت‌های هسته‌ای هستند، برابری کند.

این تا حدی توضیح می‌دهد که چرا ایران به راحتی خم نمی‌شود و چرا در مذاکرات وین موضع سختی اتخاذ می‌کند، حتی اگر به شدت خواهان لغو تحریم‌ها برای نجات اقتصاد بیمار خود باشد.

نیاز به همکاری کامل آمریکا و اسرائیل

حمله به ایران بدون موافقت ایالات متحده، اگر حمایت آشکار نباشد، به طور جدی روابط اسرائیل و ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد که اورشلیم توان تحمل آن را ندارد. همکاری و هماهنگی بین دو کشور در برخورد موثر با ایران محوری بوده و خواهد بود.

این امر به ویژه مهم است زیرا روحانیت ایران می‌خواهد از هر گونه درگیری نظامی با ایالات متحده اجتناب کند، زیرا از یک نتیجه فاجعه‌آمیز می‌ترسد. در واقع، حمله نظامی ایالات متحده به ایران می تواند باعث تغییر رژیم شود، که رهبری ایران بیش از همه از آن می ترسد و می خواهد به هر قیمتی از آن جلوگیری کند.

به همین دلیل، برای بازدارندگی ایران، همکاری نزدیک با دولت بایدن و حمایت از هر گونه توافق جدیدی که ممکن است بین ایران و گروه 1+5 حاصل شود، برای دولت بنت لاپید ضروری است. دولت بایدن متعهد به جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای است و اسرائیل باید به ایالات متحده اعتماد کند تا هر کاری را که برای این منظور لازم است انجام دهد، به ویژه به این دلیل که اسرائیل نمی تواند و نباید به تنهایی اقدام کند.

شکست یا موفقیت در رسیدن به یک توافق جدید

اگر 1+5 نتواند به توافق جدیدی دست یابد، ایالات متحده و اسرائیل باید استراتژی مشترکی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای مبتنی بر مهار و بازدارندگی ایجاد کنند. این شامل اعمال تحریم‌های فلج‌کننده اضافی، حملات سایبری به تأسیسات حیاتی ایران، و خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای آن، از جمله سایر اقدامات غیرفعال‌کننده است.

علاوه بر این، ایالات متحده باید روشن کند که همه گزینه ها روی میز است، از جمله نیروی نظامی، که می تواند خطر قابل توجهی برای تغییر رژیم ایجاد کند که ایران را به وحشت می اندازد. علاوه بر این، ایالات متحده باید به طور جدی یک حرکت استراتژیک تغییر دهنده بازی را با ارائه یک چتر هسته ای برای پوشش اسرائیل و کشورهای خلیج در نظر بگیرد.

در صورت دستیابی به توافق جدیدی که به نظر می رسد به طور فزاینده ای محتمل به نظر می رسد، انتظار می رود که شامل کاهش تعداد سانتریفیوژهای عملیاتی و کاهش کمیت و کیفیت غنی سازی اورانیوم باشد، در حالی که بندهای غروب آفتاب را فراتر از تاریخ های اولیه برای جلوگیری از از سرگیری ایران تمدید می کند. برنامه تسلیحات هسته‌ای آن ظرف چند سال علاوه بر این، یک توافق جدید بدیهی است که سخت‌گیرانه‌ترین و خطاناپذیرترین سیستم نظارتی را برای جلوگیری از تقلب در ایران بازگرداند.

با این حال، فراتر از این اقدامات، ایالات متحده باید برای پایان دادن به درگیری با ایران به صورت دائمی تر تلاش کند. دولت بایدن باید مذاکراتی را برای رسیدگی به فعالیت‌های منطقه‌ای پلید ایران، تسلیح و کمک مالی این کشور به گروه‌های افراطی مانند حزب‌الله و حماس، برنامه موشک‌های بالستیک و جاه‌طلبی‌های هژمونیک آن آغاز کند.

علاوه بر این، با توجه به نگرانی های عمیق و مشروع اسرائیل در مورد امنیت ملی خود، دولت بایدن باید به صراحت برای ایران روشن کند که باید به تهدیدات وجودی مکرر خود علیه اسرائیل پایان دهد. روحانیت ایران باید درک کند که چنین تهدیدهایی می‌تواند آتش‌سوزی فاجعه‌باری – عمدی یا غیرعمدی – را تسریع کند که می‌تواند کل منطقه را که ایران از آن به شدت آسیب می‌بیند، فرا بگیرد.

در مقابل، اگر ایران چنین مسیر معتدلی را بپذیرد، ایالات متحده باید علناً قول دهد که در حال حاضر یا در هیچ زمانی در آینده به دنبال تغییر رژیم نخواهد بود، که برای روحانیون یک پیشنهاد یا بمیرد. علاوه بر این، ایالات متحده عادی سازی تدریجی روابط را در همه جبهه ها آغاز خواهد کرد.

مطمئناً، هنگامی که در هر درگیری شکست می‌خورد، اغلب فرصتی برای پیشرفت وجود دارد. ایران نمی‌خواهد یک کشور منحوس بماند و همیشه در حالت تدافعی باشد و اگر ایران به عنوان یک بازیگر سازنده در صحنه بین‌المللی به جامعه ملت‌ها بپیوندد، وضعیت آمریکا و اسرائیل بسیار بهتر خواهد بود.

دکتر. آلون بن مایر استاد بازنشسته روابط بین الملل در مرکز امور جهانی در دانشگاه نیویورک (NYU). او بیش از 20 سال دروس مذاکره بین المللی و مطالعات خاورمیانه را تدریس کرد.
[email protected]www.alonben-meir.com


IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید

© Inter Press Service (2022) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service