بازمانده هولوکاست، “نفرت شرورانه است” – مسائل جهانی

«بدترین لحظه من زمانی بود که در محله یهودی نشین ورشو در زمان شروع قیام کشف شدیم [in April 1943]، پس از سه هفته پنهان شدن در پناهگاه. من می دانستم که قرار است بمیریم، زیرا می دانستیم که همه یهودیان در گتوی ورشو قرار است به تربلینکا برده شوند و به قتل برسند.

ما را در واگن های قطار تعقیب کردند و پدرم مانند یک فرشته ما را به سمت پنجره کوچکی که دور آن را سیم خاردار احاطه کرده بود هل داد تا بتوانیم نفس بکشیم: آنقدر مردم را در واگن ها گذاشتند که برخی از خفگی می مردند.

در پادگان [at the Majdanek camp in occupied Poland]، به ما گفته شد برهنه لباس بپوشیم. پدرم به من گفت که باید بگویم شش سال بزرگترم. من یازده ساله بودم و یک سر از خواهر دوقلویم بلندتر بودم، اما 16 ساله به نظر می رسیدم.

مردی با کت سفید مرا به جایی که سر دوش بود هل داد و من شروع به خواندن نماز کردم، چون در محله یهودی نشین می دانستیم که سر دوش کاذب است، گاز بیرون می آید و ما می میریم.

اما در عوض آب بیرون آمد و لباس زندان به ما دادند، من فکر کردم حتماً پدرم هم زنده است. شروع کردم به جستجوی او اما نتوانستم او را پیدا کنم. روز بعد متوجه شدم که مادر، پدرم و خواهرم توسط نازی ها به قتل رسیده اند.

تقریباً به یک هیچ تبدیل شدم، احساس کردم زندگی ام معنایی ندارد، همه چیز را از دست داده ام.

در ده سال آینده هرگز و هرگز به هولوکاست فکر نکردم. مغزم کاری کرد که باعث شد به هیچ چیز فکر نکنم. من به خانواده ام فکر نمی کردم. من در لحظه زندگی کردم.

اما ده سال بعد، من شروع به رنج بسیار بدی کردم، سال ها و سال ها. همسرم، دوروتی، وقتی شبانه فریاد می زدم، مرا نجات داد. ما اکنون از سال 1957 ازدواج کرده ایم و هنوز همدیگر را مثل قبل دوست داریم و به لطف اوست که من واقعاً زنده ماندم و بچه هایم خوب هستند.

هولوکاست درست در درون شماست. شما نمی توانید از آن فرار کنید. بخشی از توست و تا روزی که بمیری با تو خواهد بود. و اگر روح دارید و روح به بهشت ​​یا هر کجا که می رود می رود، آن روح هولوکاست را به یاد می آورد.

من یک مشعل دارم که می خواهم آن را به بچه ها و به دنیا بدهم.

مشعل من بیش از یک شعله دارد. شعله های زیادی دارد. و مشعل من هیچ تبعیض نژادی، تبعیض مذهبی، همجنسگراهراسی، بیگانه هراسی و مهمتر از همه، هیچ نفرت ندارد.

نفرت شرورانه است. نفرت زیانبار است نفرت باعث ایجاد انتقام می شود. نفرت چیزی است که باید از جهان محو شود. این شعله است. اینها مشعل هایی هستند با این همه شعله های مختلف که به دنیا می سپارم و به تو می سپارم.

لطفا آن شعله های آتش را بردارید و دنیا را به جای بهتری تبدیل کنید. داره بهتر میشه ولی خیلی آهسته. ما در حال حاضر رنج می بریم و من دوست دارم این رنج متوقف شود. تنها راه انجام آن این است که همه دور هم جمع شوند تا جهان را درخشان کنند و حسن نیت را گسترش دهند.”