در عین حال، آژانسهای سازمان ملل متحد نیز به ارائه کمکهای اضطراری کمک میکنند، از جمله سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) که هدف آن کمک به پناهندگان و اتباع کشورهای ثالث است که ناامیدانه در تلاش برای فرار از جنگ با فرار هستند. به کشورهای همسایه
ارتش ملی سودان و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) که یک واحد شبه نظامی است، از 15 آوریل درگیر درگیری خشونت آمیز بوده اند. بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از 400 نفر در این درگیری ها کشته شده اند و ده ها هزار نفر تخمین زده می شود که در داخل کشور آواره شده اند، از جمله بیش از 100000 نفر که به کشورهای همسایه گریخته اند.
آقای شارما در سال 2021 به همراه برادرش به سودان نقل مکان کردند. در زمان وقوع خشونت، او در کارخانه فولاد امگا کار می کرد و با 160 کارگر در مهمانخانه ای در محل شرکت در 15 کیلومتری شهر خارطوم پایتخت زندگی می کرد.
ما برای پاکسازی محیط زیست با بازیافت ضایعات کار کردیم. تقریباً دو سال از زندگی من در آنجا می گذشت و همه چیز خوب پیش می رفت. بطور غیر منتظره، درگیری در 15 آوریل در آنجا آغاز شد. هم ارتش و هم شبه نظامیان با یکدیگر جنگیدند و فرودگاه گلوله باران شد و سوخت.
وقتی فرودگاه ویران شد، نگران این بودیم که چگونه به خانه به هند برگردیم. ما حتی نتوانستیم با کسی در هند تماس بگیریم. ما در تلاش بودیم با سفارت هند نیز ارتباط برقرار کنیم، اما مشکلات شبکه این کار را دشوار کرد.
هواپیماهای جنگنده بر فراز مهمانخانه ای که ما در آن اقامت داشتیم پرواز کردند و مهمات و موشک انداختند.
ما بسیار نگران این بودیم که چگونه به یک مکان امن در سودان برسیم.
غارت و ارعاب
در 17 آوریل، گروهی از مردان مسلح وارد مهمانخانه شدند. همه از ترس خود را در یک اتاق حبس کردیم. آنها در حال خرابکاری و شلیک بی رویه اسلحه های خود بودند و به زبان محلی که ما نمی توانستیم درک کنیم صحبت می کردند.
سپس یکی از همکاران ما را گروگان گرفتند. شروع به داد و فریاد کمک کرد.
با جمعآوری شجاعت، برای نجات او رفتیم و هرچه داشتیم – تلفن همراه، لپتاپ – کلید وسایل نقلیه را به آنها دادیم و به این ترتیب توانستیم آنها را بفرستیم.
تجارت اتومبیل برای «زندگی ما»
طرحی اندیشیدیم که به محض ورود گروه های مسلح به مهمانخانه اجازه ورود آنها را ندهیم. احساس میکردیم تا زمانی که وسایل نقلیه و تلفن همراه داشته باشیم، جانمان در امان خواهد بود. ما به آنها اجازه دادیم هر چه می خواهند ببرند. ما فقط برای زنده ماندن به غذایمان نیاز داشتیم. باید جیره هایمان را مخفی نگه می داشتیم.
ما به آنها اجازه دادیم هر چه می خواهند ببرند. ما فقط برای زنده ماندن به غذایمان نیاز داشتیم. باید جیره هایمان را مخفی نگه می داشتیم.
بارها و بارها ساعت به ساعت برمی گشتند و هر چه می خواستند می گرفتند. می آمدند، ماشینی را به آنها پیشنهاد می کردیم و می بردند. 10 تا 15 وسیله نقلیه همراهمان بود.
هفت روز این راه را ادامه داد. آنها هر روز می آمدند و همه ما بیرون از مهمانخانه جمع می شدیم. در این مدت نه می توانستیم درست بخوابیم و نه غذا بخوریم. وقتی می آمدند بیرون می رفتیم و هر چه می خواستند به آنها می دادیم. با حفظ آرامش، توانستیم جان خود را نجات دهیم.
کودکان سرباز
نکته عجیب این بود که به نظر می رسید آن مبارزان مسلح اکثراً کودکان حدوداً 10 تا 15 ساله بودند. آنها به نظر نمیدانستند که چه زمانی و چگونه یک سلاح را شلیک کنند. اسلحه ای را به بچه ای می دادند که باید خودکار و کتاب در دستش بود.
این در حالی است که ارتباط مناسبی با خانواده های ما وجود نداشت. حداقل 150 گوشی از ما غارت شد، اما ما یک دوجین را مخفی نگه داشتیم. ما مجبور بودیم با مشکلات جدی شبکه کنار بیاییم، اما زمانی که با سفارت هند تماس گرفتیم، تلاش برای تخلیه آغاز شد.
“احساس آرامش فوق العاده”
در 23 آوریل، یک اتوبوس سفارت هند ما را سوار کرد و ما را به یک سفر تقریباً 1000 کیلومتری به بندر سودان برد. وقتی به بندر سودان رسیدیم، بالاخره با دیدن ارتش هند احساس آرامش کردیم. ما احساس آرامش شدیدی داشتیم که ممکن است جانمان نجات یابد.
ما فقط می توانیم برای سودان دعا کنیم. اگر سازمان ملل بتواند اقداماتی انجام دهد، به ویژه برای کودکانی که توسط شبه نظامیان مورد استثمار قرار می گیرند، خوب است.
مردم سودان ما را دوست دارند و خوشحال هستند که به ما کمک کنند. احترام زیادی برای هندی ها وجود دارد. مردم هم دیوانه بالیوود هستند. مردم سودانی به آهنگ های هندی گوش می دهند و ستاره های هندی بالیوود مانند آمیتاب باچان، شاهرخ خان، سلمان خان به راحتی توسط همه شناسایی می شوند.
امیدوارم به زودی همه چیز در سودان به حالت عادی بازگردد.”