
آکرا، غنا، 25 نوامبر (IPS) – همه گیر کووید-19 بحران اشتغال در آفریقا را تشدید کرد. راه حل در یک تحول سیاسی و اقتصادی بلندمدت نهفته است.
آفریقا با بحران شدید اشتغال مواجه است. اما اگر کاری برای یافتن راه حل انجام نشود، ممکن است در آینده ای نه چندان دور بسیار بدتر شود، همانطور که پیش بینی های بانک جهانی از سال 2017 نشان می دهد: تا سال 2035، جمعیت در سن کار آفریقا تا 450 میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
در عین حال، انتظار می رود در همین مدت تنها 100 میلیون شغل ایجاد شود. و این قبل از شیوع بیماری همه گیر کووید-19 بود: آفریقا به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و اقتصادهای آن در سال 2020 2 درصد انقباض را تجربه کردند. UNECA تخمین می زند که تقریبا 30 میلیون آفریقایی به زیر خط فقر شدید کشیده شده اند.
در سالهای قبل از همهگیری، به ویژه بین سالهای 2016 تا 2020، آفریقا رشد اقتصادی خوبی را تجربه کرده بود. با این حال، چنین رشدی عمدتاً ناشی از قیمت های بالای کالاها بوده و به ایجاد اشتغال پایدار تبدیل نشده است. این امر به ویژه زمانی که به جمعیت شناسی آفریقا نگاه می کنیم نگران کننده است.
پیش بینی می شود تا سال 2050، جوانان آفریقا (15 تا 35 سال) دو برابر شود و به 830 میلیون نفر برسد و جمعیت کل این قاره به حدود 2.5 میلیارد نفر برسد. امروزه، آفریقا جوان ترین قاره جهان است – در سال 2020، میانگین سنی آن 19.7 سال بود. و آفریقا برای دهه های آینده جوان ترین قاره جهان باقی خواهد ماند.

رویکرد مترقی به اشتغال
این یک تراژدی امروزی است که میلیونها جوان آفریقایی نخواهند توانست شغلی پیدا کنند، منابع کافی برای حمایت از خانوادههای خود را داشته باشند یا پتانسیل کامل خود را بهکار ببرند. و اگرچه یک بحث بین المللی بسیار فعال و آگاهانه در مورد ایجاد اشتغال وجود دارد، به نظر نمی رسد که راه حل های قابل قبولی ایجاد کند که منجر به تغییرات قابل توجهی در وضعیت اشتغال شود.
اغلب اوقات، به نظر می رسد که دولت ها فقط به فرآیندها و نهادهای دموکراتیک گوش می دهند.
بحران اشتغال آفریقا به قدری پیچیده است که نیاز به تفکر اساسی در مورد جهت دگرگونی ساختاری در این قاره دارد. آیا رویکردهای صنعتی شدن تدریجی که برای شرق آسیا مؤثر بود، در آفریقا نیز مؤثر است؟
تجارت آزاد تا چه اندازه بخشی از مشکل است و بخشی از راه حل بحران اشتغال نیست؟ اگر دولتها غیردموکراتیک، فاسد هستند و از اصلاحات جلوگیری میکنند، چگونه میتوان تغییر واقعی ایجاد کرد؟
یک رویکرد مترقی برای مقابله با بحران اشتغال در آفریقا، که میتواند الهامبخش رهبران آفریقا و سیاستگذاران اروپایی باشد، بسیار دیر شده است. این رویکرد مترقی مبتنی بر دو مجموعه اصول وابسته به هم است – سیاسی و اقتصادی. در اینجا چند ایده وجود دارد.
اول از همه، جنبه سیاسی به معنای ایجاد نهادهای دموکراتیک مستحکم برای سازماندهی و نظارت بر تحولات ساختاری و اصلاحات اقتصادی است. اغلب اوقات، به نظر می رسد که دولت ها فقط به فرآیندها و نهادهای دموکراتیک گوش می دهند.
بدون پاسخگویی که از طریق نهادهای دموکراتیک اعمال شود، اراده مردمی در مدل توسعه منعکس نخواهد شد. بدون کارکرد اصلاحی دموکراسی، توسعه منجر به نابرابری بیشتر خواهد شد و فقط برای افراد معدودی برخوردار خواهد بود.
اصلاحات سیاسی همچنین باید شامل موضعی جسورانه در برابر فساد باشد. آفریقایی ها از دولت هایی خسته شده اند که در درجه اول به فکر باقی ماندن در قدرت برای به جیب زدن منابع دولت هستند.
باید با تغییر قدرت از قوه مجریه به قوه قضاییه مستقل و کارآمد سیاسی که قادر به اجرای اصول پاسخگویی و دموکراتیک باشد، با تسخیر دولت مقابله کرد.
اساساً، این مسئولیت دولت است که توسط نهادهای دموکراتیک و یک جامعه مدنی فعال کنترل میشود تا اطمینان حاصل کند که رشد اقتصادی واقعاً به ایجاد اشتغال تبدیل میشود.
ائتلافهای اجتماعی گسترده، از جمله اتحادیههای کارگری دموکراتیک، سازمانهای غیردولتی، فعالان، گروههای محیطزیست، و رهبران سیاسی مترقی باید در اینجا رهبری کنند و خواستههای خود را برای چرخش دموکراتیک به سمت مسئولیتپذیری بیشتر بیان کنند. به ویژه، زنان باید نقش کلیدی را در این فرآیند ایفا کنند، زیرا آنها به طور نامتناسبی تحت تأثیر سناریوی اشتغال فعلی قرار دارند.
این گروهها با هم باید فشار بیشتری بر دولتها وارد کنند تا جامعه مدنی، دانشگاهها، نمایندگان کارگری و بخش خصوصی را در ایجاد استراتژیهایی برای ایجاد اشتغال و نظارت بر اجرای برنامههای اشتغال مشارکت دهند. این فقط یک تمرین ناخوشایند نیست، بلکه تلاشی حیاتی برای بهبود کیفیت تصمیمات و نتایج سیاسی است.
اصول اقتصادی را باید با همان انرژی سیاسی دنبال کرد و مطالبه کرد. اساساً، این مسئولیت دولت است که توسط نهادهای دموکراتیک و یک جامعه مدنی فعال کنترل میشود تا اطمینان حاصل کند که رشد اقتصادی واقعاً به ایجاد اشتغال تبدیل میشود.
برای موفقیت آن، سیستم های بسیج درآمد باید بهبود یابد. اولاً، میتوان بر بخش کالاها تمرکز کرد – منبع اصلی درآمد در بسیاری از کشورهای آفریقایی. بسیاری از آنها نفت، طلا، فلزات، کاکائو صادر می کنند، اما در تلاش برای مذاکره بر سر توافقاتی هستند که سهم عادلانه ای از این صادرات را تضمین کند.
منابع مالی بیشتری را می توان از شرکت های چندملیتی فعال در آفریقا استخراج کرد. علاوه بر این، برخی از بخشهای اقتصاد غیررسمی گسترده در آفریقا، که به دلایل فرار مالیاتی در بخش غیررسمی باقی میمانند – مانند برخی متخصصان در اقتصادهای شهری – میتواند منبع درآمد دیگری باشد. حفره های موجود در سیستم مالیاتی نیز باید به طور فعال برطرف شوند.
کشورهای آفریقایی باید سرمایه گذاری هنگفتی برای کالاهای عمومی مانند آموزش، مراقبت های بهداشتی، انرژی و دیجیتالی شدن انجام دهند. زیرساخت های اساسی برای دگرگونی اقتصادها کلیدی است.
به عنوان مثال، بخش ساخت و ساز می تواند یکی از زمینه هایی باشد که در آن می توان اشتغال قابل توجهی ایجاد کرد. در فرآیندهای مناقصه عمومی برای پروژههای زیربنایی بزرگ، که توسط کشورهای آفریقایی یا مؤسسات مالی بینالمللی تأمین مالی میشوند، شرکتهای آفریقایی باید از رفتار ترجیحی برخوردار شوند.
سرمایه گذاری قابل توجه ایالتی برای برنامه های کارهای عمومی به خوبی طراحی شده در سراسر قاره مورد نیاز است. اینها هم راهبردی برای کاهش فقر و هم ایجاد اشتغال هستند. ارزیابی مداوم برنامه های کارهای عمومی و استراتژی های خروج معقول برای تحت کنترل نگه داشتن هزینه ها ضروری است.
علاوه بر این، ایالت ها باید برنامه هایی را برای ارائه حساب های بانکی به همه شهروندان اجرا کنند – انتقال درآمد پایه می تواند عنصری برای حمایت مستقیم باشد.
پروژه ای چند دهه ای
این یک توهم است که باور کنیم همه چالش های اشتغال را فقط دولت ها می توانند حل کنند. منبع اصلی اشتغال بخش خصوصی خواهد بود و بیشترین اشتغال در مناطق شهری و عمدتاً در بخش خدمات ایجاد خواهد شد.
به اصطلاح «صنایع بدون دودکش»، یعنی گردشگری، تجارت کشاورزی، خدمات اداری از راه دور، صنایع خلاق، پتانسیل هایی برای ایجاد اشتغال دارند. با این حال، برای ایجاد اشتغال پایدار دراز مدت و مشاغل مناسب، نیازمند انتقال قابل توجه دانش و فناوری از کشورهای توسعه یافته به کشورهای آفریقایی است.
آخرین اما نه کماهمیت، تجارت بین کشورهای آفریقایی – که از طریق منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) که فعالیت خود را از اول ژانویه 2021 آغاز کرده است، شتاب گرفته است – میتواند به رشد اقتصادی و اثرات اشتغال منجر شود. در عین حال، تجارت آزاد ممکن است اثرات نامطلوبی بر صنایع نابالغ آفریقا داشته باشد.
به همین دلیل است که جیب صنایع باید در برابر رقابت پرورش داده و محافظت شود. همچنین مناطقی که قرار است تحت تأثیر اثرات منفی احتمالی AfCFTA قرار گیرند، باید زیان های خود را جبران کنند.
مقابله با بحران اشتغال در آفریقا فرآیندی است که سالها، اگر نگوییم دههها طول خواهد کشید. قدم های کوچک واقع بینانه تر از خیال پردازی های جهشی هستند. با این حال، اغلب اوقات، مکالمه سیاسی با تأکید کوته بینانه بر اینکه چگونه عوامل اقتصادی مطلوب ممکن است باعث ایجاد اشتغال شود، مشغول است.
اما درک این نکته کلیدی است که اصول محکم سیاسی و اقتصادی، تحت نظارت مردمی که عمدتاً تحت تأثیر این تحول قرار گرفتهاند، باید دست به دست هم بدهند – زیرا هر دو رویکردی مترقی برای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در آفریقا را تعیین میکنند.
یوهان ایوانف مدیر مقیم دفتر Friedrich-Ebert-Stiftung غنا و هماهنگ کننده مرکز صلاحیت سیاست اقتصادی (EPCC) برای کشورهای جنوب صحرای آفریقا است که از غنا فعالیت می کند. پیش از این، او به عنوان معاون مدیر مقیم با FES هند و افسر میز در دفتر مرکزی FES در برلین کار می کرد. او دارای مدرک کارشناسی در علوم سیاسی از دانشگاه فری برلین و کارشناسی ارشد نظریه سیاسی بینالمللی از دانشگاه ادینبورگ است.
منبع: International Politics and Society (IPS)-ژورنال منتشر شده توسط واحد تحلیل سیاسی بین المللی Friedrich-Ebert-Stiftung, Hirohimastrasse 28, D-10785 Berlin
@IPSNewsUNBureau را دنبال کنید
IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید
© Inter Press Service (2021) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service