زنان به دلیل عوامل بیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی بیشتر در معرض خطر ابتلا به مالاریا هستند. آنها دسترسی محدودی به مراقبت های بهداشتی، قدرت تصمیم گیری و کنترل کمتری بر منابع خانوار دارند که حساسیت آنها را افزایش می دهد.
نابرابری های اقتصادی مبتنی بر جنسیت با محدود کردن دسترسی زنان به پیشگیری و درمان مالاریا، وضعیت را بیشتر بدتر می کند.
در حالی که در دهه های گذشته پیشرفت قابل توجهی در مبارزه با مالاریا از طریق توسعه رژیم های درمانی نجات دهنده و اجرای فناوری های پیشرفته برای تسریع در کشف و توسعه واکسن های جدید مالاریا حاصل شده است، مرگ و میر ناشی از مالاریا همچنان بالاست.
تنها در سال 2021، حدود 619000 مورد مرگ ناشی از مالاریا بوده است که نیاز به تلاش های مداوم برای مبارزه با این بیماری را برجسته می کند.
علاوه بر این، اختلالات مرتبط با کووید در ارائه خدمات درمانی و پیشگیرانه مالاریا در طول دو سال اوج همهگیری (2020-2021)، منجر به حدود 13 میلیون مورد بیشتر مالاریا و 63000 مرگ ناشی از این بیماری در مقایسه با سال قبل از COVID-19 در سال 2019.
تا به امروز، موارد و مرگ و میر مالاریا عمدتاً از طریق رویکردهای متمرکز بر بیماری کاهش یافته است که اغلب در پاسخ به شیوع مالاریا آغاز می شود، واکنشی هستند تا پیشگیرانه.
این تمرکز محدود بر درمان موارد فردی مالاریا، عوامل خطر اجتماعی، اقتصادی، محیطی گستردهتری از جمله نابرابریهای جنسیتی را نادیده میگیرد.
از آنجایی که کشورهای عضو در راستای اهداف بلندپروازانه تعیین شده در مجمع جهانی بهداشت در سال 2015 برای کاهش 90 درصد بار جهانی مالاریا تا سال 2030 تلاش میکنند، تلاشها باید برای اولویتبندی عوامل زمینهای که باعث انتقال از طریق یک رویکرد چند وجهی میشوند، به ویژه با شناخت عوامل تعیینکننده اجتماعی مانند نابرابریهای جنسیتی.
مفهوم مراقبت های بهداشتی مردم محور مبتنی بر اصول اساسی است که حقوق بشر، کرامت، مشارکت، برابری و مشارکت را در اولویت قرار می دهد.
هدف این رویکرد ایجاد یک سیستم مراقبت بهداشتی است که در آن افراد، خانوادهها و جوامع مراقبتهای انسانی و کلنگر دریافت میکنند و در عین حال فرصت تعامل فعال با سیستم مراقبتهای بهداشتی را نیز دارند.
از آنجایی که در تلاش هستیم تا هیچ کس را پشت سر نگذاریم و به آخرین مایل دست یابیم، توسعه و اتخاذ رویکردهای مردم محورتر، که به نگرانی های جنسیتی و متقابل از طریق تجزیه و تحلیل پویایی قدرت می پردازد، برای برداشتن گام های مهم در جهت ریشه کن کردن مالاریا برای همیشه، حیاتی خواهد بود.
این می تواند شامل تعامل با جوامع و ذینفعان برای شناسایی نیازهای آنها و توسعه استراتژی های کنترل مالاریا مبتنی بر شواهد باشد که برابری و شمول را ترویج می کند.
علاوه بر این، ترویج مشارکت گروههای به حاشیه رانده شده در تصمیمگیری و حصول اطمینان از اینکه مداخلات مالاریا به حقوق بشر احترام میگذارند و عدالت اجتماعی را ارتقا میدهند.
این نه تنها به پیشبرد اهداف توسعه پایدار به سمت برابری جنسیتی کمک می کند، بلکه به استعمار زدایی از سلامت جهانی و توانمندسازی جوامعی که بیشتر تحت تأثیر این بیماری هستند نیز کمک خواهد کرد.
باز کردن ابعاد جنسیتی
هدف رویکرد مردم محور برای پیشگیری از مالاریا، اولویت دادن به رفاه افراد و جوامع با ایجاد سیستم های بهداشتی قابل اعتماد است. با این حال، پویایی قدرت باید در نظر گرفته شود تا از تداوم عدم تعادل قدرت، سلسله مراتب و نابرابری جلوگیری شود.
این به معنای تعامل با جوامع و سایر ذینفعان برای شناسایی نیازها و اولویت های آنها و همکاری با یکدیگر برای توسعه استراتژی های کنترل مالاریا مبتنی بر شواهد است.
رویکرد مداخله هدایتشده جامعه (CDI) اهمیت مشارکت گسترده جامعه برای شناسایی نیازها و اولویتهای محلی برای کنترل مالاریا را نشان میدهد. این شامل جلسات اجتماعی، شامل رهبران و گروه های زنان، و انجام نظرسنجی در مورد بار مالاریا و عوامل خطر است.
توسعه استراتژیهای مبتنی بر شواهد از طریق مشارکت جامعه منجر به افزایش مالکیت و مشارکت جامعه میشود که منجر به جذب بیشتر مداخلات و کاهش انتقال مالاریا میشود.
پرداختن به پویایی قدرت مرتبط با پیشگیری از مالاریا مستلزم شناخت و مقابله با ابعاد جنسیتی مرتبط با پیشگیری از مالاریا است.
زنان در برخی جوامع ممکن است به آموزش، اشتغال و قدرت تصمیم گیری دسترسی نداشته باشند، که می تواند توانایی آنها را برای محافظت از خود در برابر مالاریا محدود کند.
علاوه بر این، باورها و عملکردهای فرهنگی ممکن است به توزیع نابرابر منابع برای پیشگیری و کنترل مالاریا کمک کند، زیرا مردان نسبت به زنان به منابع بیشتری دسترسی دارند.
این امر بر اهمیت پرداختن به نقشهای جنسیتی در طرحهای کنترل مالاریا و توانمندسازی زنان برای ایفای نقش فعال در محافظت از خود و خانوادهشان تأکید میکند.
متقاطع بودن همچنین پیامدهای مهمی برای کنترل مالاریا دارد زیرا جنسیت با سایر مقولههای اجتماعی تلاقی میکند تا آسیبپذیریها و چالشهای خاصی را ایجاد کند. به عنوان مثال، زنان از گروه های کم درآمد کمتر به مراقبت های بهداشتی دسترسی دارند.
برای رسیدگی به این چالشها، برای برنامههای کنترل مالاریا بیشتر برای انجام تحلیلهای اجتماعی و جنسیتی سیستماتیک، با شنیدن نظرات افراد مبتلا، برای درک بهتر تفاوتهای ظریف ابعاد جنسیتی و متقاطع قدرت در خانوادهها و جوامع، مهم است.
سپس این رویکرد می تواند به شناسایی موانع و فرصت های خاص برای مشارکت زنان در طرح های کنترل مالاریا کمک کند. با بازگشایی ابعاد جنسیتی در جوامع، مقامات بهداشت عمومی می توانند مداخلات هدفمندی را طراحی کنند که به توانمندسازی زنان، رسیدگی به نابرابری های جنسیتی و افزایش مشارکت زنان در برنامه های کنترل مالاریا کمک می کند.
مقابله با دینامیک قدرت نه تقویت کننده
رویکرد مردم محور برای کنترل مالاریا می تواند افراد را با ارائه آموزش و آموزش در مورد پیشگیری و کنترل مالاریا توانمند کند. میتواند بر فراگیری تأکید کند و تجارب و دانش کسانی را که از نظر تاریخی به دلیل عواملی مانند نژادپرستی، جنسیتگرایی، طبقهگرایی و دیگر نظامهای قدرت طرد شده یا به حاشیه رانده شدهاند، متمرکز کند.
برای جلوگیری از تقویت پویایی قدرت در کنترل مالاریا، مشارکت و توانمندسازی گروههای به حاشیه رانده شده در تصمیمگیری بسیار مهم است. این شامل مشاوره با جوامع برای شناسایی نیازها و اولویت های آنها، ترویج مشارکت زنان و گروه های به حاشیه رانده شده، و طراحی مداخلاتی است که برابری و شمول را ترویج می کند.
پایه و اساس بهبود گفت و گوی جامعه و اقدامات تحت رهبری جامعه برای حذف مالاریا در طول سال ها ایجاد شده است.
یک مورد بارز حذف موفقیت آمیز مالاریا در آخرین مایل کامبوج است که متکی به جوامع در مناطق پرخطر با افزایش آزمایشات، غربالگری منظم تب، و در برخی موارد، مصرف داروهای پیشگیری کننده ضد مالاریا بود.
رویکرد مردم محور، اهمیت جوامع را در طراحی و اجرای برنامههای کنترل مالاریا، با در نظر گرفتن زمینههای اجتماعی، فرهنگی و محیطی منحصربهفرد آنها که میتواند بر انتقال و کنترل مالاریا تأثیر بگذارد، تشخیص میدهد.
یکی از نمونهها استفاده از زبانهای محلی و شیوههای فرهنگی برای ایجاد اعتماد و بهبود ارتباطات در مورد اقدامات پیشگیری و کنترل مالاریا از طریق توانمندسازی کارکنان بهداشتی جامعه است که درک میکنند و میتوانند مداخلات را با شرایط خاص خود تنظیم کنند.
از سوی دیگر، رویکرد مردم محور، که پویایی قدرت را در نظر نمی گیرد، می تواند به طور ناخواسته سلسله مراتب اجتماعی را تقویت کند و جمعیت های آسیب پذیر را از دسترسی به درمان های پیشگیرانه و درمانی مالاریا محروم کند.
به عنوان مثال، یک برنامه کنترل مالاریا که تنها رهبران مرد جامعه و رؤسای روستاها را در تصمیم گیری در هنگام توزیع تورهای تخت درگیر می کند، قدرت مردسالاری را تقویت می کند و به نفع خانواده های ثروتمندتر می شود، در حالی که گروه های به حاشیه رانده شده مانند زنان و آنهایی که از پس زمینه های اجتماعی-اقتصادی پایین تر هستند را حذف می کند.
در نتیجه، دستیابی به حذف مالاریا از طریق رویکردهای مردم محور نیاز به رویکردی جامع دارد که به طور فعال موضوعات جنسیت، تقاطع و توازن قدرت را در نظر می گیرد. بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که این رویکردها نابرابری های موجود را تداوم نمی بخشد، بلکه در عوض تجربیات و دانش گروه های به حاشیه رانده شده را متمرکز می کند.
با تصدیق و پرداختن به روشهایی که اشکال مختلف ظلم با یکدیگر تلاقی و ترکیب میشوند تا تجربیاتی از حاشیهنشینی و طرد شدن ایجاد کنند، میتوانیم گامهای معناداری در جهت حذف مالاریا برداریم.
برای دستیابی به این هدف، حفظ تعهد به فراگیری، برابری و عدالت اجتماعی در تمام تلاشهایی که با هدف ریشهکنی مالاریا و بهبود سلامت و رفاه جوامع آسیبدیده از این بیماری انجام میشود، ضروری است.
این شامل مشارکت فعال گروههای به حاشیه رانده شده در فرآیندهای تصمیمگیری، پرداختن به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت، مداخلات متناسب با عوامل فرهنگی و زمینهای خاص، و ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است.
با اتخاذ رویکردی پیشگیرانه و فراگیر، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که تلاشهای کنترل مالاریا مؤثر، عادلانه و پایدار است و منجر به ایجاد جوامع عادلانهتر و سالمتر میشود.
آرتور نگتیچ کیپکموی سایتباو عضو فوق دکتری دانشگاه ملل متحد – موسسه بین المللی بهداشت جهانی است.
دفتر سازمان ملل IPS
@IPSNewsUNBureau را دنبال کنید
IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید
© Inter Press Service (2023) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service