میلان، ایتالیا، 10 آوریل (IPS) – اتکای بیش از حد به مدیریت الگوریتمی نگرانیهایی را در مورد مکانیسمهای تصمیمگیری غیرشفاف و پیامدهای آن برای کارگران ایجاد کرده است.
در کمتر از یک دهه، پلتفرمهای دیجیتال از یک بازار خاص به صنایع و خدمات متنوع در سراسر جهان، در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه به طور یکسان تبدیل شدهاند.
این مکانیسمها به عنوان مکانیزمهای آنلاینی تعریف میشوند که امکان تبادل کالا، خدمات یا اطلاعات را بین بازیگران مختلف فراهم میکنند، این مکانیسمها شامل آمازون، eBay، Uber، Deliveroo و Airbnb میشوند.
در هند، هر دو مشاغل وابسته به موقعیت مکانی مانند سواری، تحویل غذا و مراقبت از مشاغل مستقل از مکان مانند کار جمعی به دلیل تقاضای زیاد برای این خدمات در بازار، همراه با ذخایر عظیم نیروی کار که شامل نیروی کار محلی و مهاجر است، رشد کرده است. نیروها
از آنجایی که بیش از 88 درصد از کل کارکنان در هند در اقتصاد غیررسمی مشغول هستند، برخی افزایش اقتصاد پلت فرم را دارای پتانسیل قابل توجهی در رسیدگی به نابرابری های اقتصادی و اجتماعی موجود می دانند.
اصطلاح «اقتصاد پلتفرم» شامل پلتفرمهای دیجیتالی رو به رشدی میشود که مدلهای آنها نسبت به سایر تنظیمات سنتی اهمیت پیدا میکنند، زیرا امکان صرفهجویی قابلتوجه در هزینههای ساختاری و نیروی کار، کاهش هزینههای مبادله و حذف موانع را ارائه میدهند.
اینها مشارکت نیروی کار را در میان گروههای محروم محدود کرده است و میزان بالایی از استقلال را برای کارگران تضمین میکند تا در مورد حجم کار، پورتفولیوی کار، زمان و مکان کار خود تصمیم بگیرند.
بنابراین، بسیاری از کارگران این پلتفرمها را برای گسترش فرصتهای مناسب برای کسب درآمد، چه در داخل و چه در خارج از کشور، در نظر میگیرند. با این حال، با وجود این مزایا، این پلت فرم ها نگرانی هایی را در مورد بدتر شدن شرایط کاری ایجاد کرده اند.
مشکلات مدیریت الگوریتمی
این پلتفرم ها برای میانجیگری روابط کار به مدیریت الگوریتمی وابسته هستند. در عمل این بدان معناست که الگوریتمها کار را از طریق اعمال خاصی مانند تخصیص سفارشها به کارگران خاص، بهینهسازی مسیرهای تحویل، محاسبه درآمد و مشوقها، و نظارت و ارزیابی عملکرد کارگران مدیریت میکنند.
در ابتدا، مدیریت الگوریتمی به دلیل مقایسه آن با تجربیات شغلی قبلی، به عنوان یک پیشرفت مثبت برای کارگران تلقی می شد. اکثر کارگران دریافتند که این الگوریتم استرس کمتری دارد و به آنها استقلال و انعطاف بیشتری می دهد و مهمتر از همه این باور را دارند که الگوریتم در تخصیص وظایف یا محاسبه درآمد آنها “قابل اعتمادتر” است.
در مقایسه با برخورد با انسانها بهعنوان مدیر، مواجهه با اپلیکیشنها در دوران پیش از کووید۱۹ تجربهای ارزشمندتر بود. بدون شک معرفی الگوریتم ها مزایای خود را دارد.
هنگام استخراج و استفاده از دادههای بلادرنگ عظیم، الگوریتمها میتوانند سریعتر اجرا شوند و تصمیمات دقیقتری بگیرند، بنابراین بهرهوری و کارایی کارگران را افزایش میدهند و هزینههای مبادله را کاهش میدهند.
استفاده از مدیریت الگوریتمی پیامدهای منفی غیرمستقیم بر سلامت جسمی و روانی کارگران دارد که برای دستیابی به اهداف، 14 تا 17 ساعت در روز کار می کنند.
همانطور که در نگاه اول ممکن است مثبت به نظر برسد، مدیریت الگوریتمی خطرات خاصی را نیز معرفی کرده است. اگرچه اکثر کارگران میدانند که پلتفرمهایی مانند Uber Eats و Deliveroo بهطور استراتژیک از دادههای کارگران برای محاسبه دستمزد یا ارزیابی عملکرد استفاده میکنند، بسیاری از کارگران درک عملکرد این برنامهها، بهویژه تکنیکهای برنامهنویسی را دشوار میدانند.
این عدم درک منجر به تردید در مورد مکانیسم های ادعایی “منطقی” و “بی طرفانه” این برنامه ها می شود.
‘وقتی برای تحویل سفارش به مشتری می رویم با چه مشکلاتی در جاده مواجه می شویم، اگر در راه مشکلی مانند تصادف دوچرخه یا هر چیز دیگری وجود داشته باشد، آنگاه این تلقی نمی شود شرکت نمی فهمد که اگر من سفارش را گرفته ام، یعنی باید آن را تحویل دهم و اگر نتوانم آن را تحویل دهم، برنامه مستقیماً مبلغ سفارش یا حتی دو برابر آن را از پرداخت کسر می کند.یک کارگر تحویل بمبئی توضیح می دهد.
اتکای بیش از حد به مدیریت الگوریتمی، نگرانیهایی را در مورد این مکانیسمهای تصمیمگیری مبهم، پیامدهای آنها برای کارگران، منطق تصادفی و غیرقابل درک آنها که فضای کمتری را برای درک انسانی و رقابت کارگران و همچنین پتانسیل بالایی برای تبلیغ موجود باقی میگذارد، ایجاد کرده است. تعصبات و تبعیض
علاوه بر این، استفاده از مدیریت الگوریتمی نیز پیامدهای منفی غیرمستقیم بر سلامت جسمی و روانی کارگران دارد که برای دستیابی به اهداف، به طور متوسط 14 تا 17 ساعت در روز کار میکنند و کارشان را به شدت مختل میکند. -تعادل زندگی.
علاوه بر این، ارتباط زمان تحویل با رتبهبندیها، باعث میشود که کارگران علائم راهنمایی و رانندگی را پرش کنند و با سرعت بالا سوار شوند و اغلب خطرات مرتبط با چنین تصمیمهایی را نادیده میگیرند. تخصیص وظایف بر اساس چندین عامل اغلب «فراتر از کنترل» توسط الگوریتم، استرس را در بین کارگران افزایش می دهد.
این روابط یکجانبه بسیار کنترل شده با این برنامه بیشتر به عنوان اختلال در روابط اجتماعی بین کارگران دیده می شود که پتانسیل آنها را برای مشارکت در مقاومت جمعی محدود می کند.
بنابراین بسیاری از کارکنان پلت فرم به سمت رویکردهای فردگرایانه مانند انتظار در مکان های خاص یا حفظ روابط خوب با رهبران تیم حرکت می کنند تا خود را بیشتر نمایان کنند تا احتمالاً سفارشات و درآمد بالاتری را تضمین کنند.
حتی زمانی که برخی از کارگران برای اتحاد به ابزارهای دیجیتال متوسل میشوند، مشخص نیست که آیا چنین مکانیسمهایی میتوانند به برانگیختن آگاهی قابل توجه طرفدار طبقه کارگر در میان کارگران کمک کنند.
چالش تنظیم سیستم عامل ها
در سطح اتحادیه اروپا، با موارد متعددی که علیه دستکاری و تبعیض الگوریتمی مطرح میشود، و عدم دسترسی به دادهها، توجه قابل توجهی به تنظیم حقوق و منافع کارکنان پلتفرم با معرفی مکانیسمهای حکومتی جدید معطوف شده است.
به عنوان کارگران پلتفرم، با یا بدون حمایت اتحادیهها، پروندههای متعددی را علیه این پلتفرمها در رابطه با عملکرد الگوریتمی مطرح کردهاند. به عنوان مثال، در ایتالیا، بر اساس پروندههایی که علیه پلتفرمهای تحویل مبتنی بر برنامه ثبت شده است، دادگاههای پالرمو و دادگاههای بولونیا توافق کردهاند که کار در این پلتفرمها بهشدت از طریق الگوریتمهایی مدیریت میشود، تحویلها بر اساس معیارهایی تخصیص داده میشوند که چنین نیستند. مربوط به ترجیحات کارگران یا منافع عمومی آنها است و بر اساس اصولی اجرا می شود که ناقض قوانین ایتالیایی مبنی بر منع تبعیض علیه کارمندان یا افراد خوداشتغال است.
بحث در هند بیشتر حول محور قرار دادن کارگران پلتفرم تحت قانون پیشنهادی تامین اجتماعی برای اطمینان از پوشش یکنواخت تر برای کارگرانی که در پلتفرم های مختلف مشغول هستند، متمرکز شده است.
با این حال، برخلاف شرایط اروپایی، قوه قضاییه در هند نتوانسته است توصیه هایی را برای محافظت و تنظیم منافع پلت فرم یا کارگران کنسرت ارائه دهد. در عوض، بحث بیشتر حول محور قرار دادن کارگران پلت فرم تحت کد پیشنهادی تامین اجتماعی برای اطمینان از پوشش یکنواخت تر برای کارگرانی که در پلتفرم های مختلف مشغول هستند، متمرکز شده است.
با این حال، این قانون به دلایل مختلفی مورد انتقاد قرار می گیرد، زیرا مسائل اصلی طبقه بندی و حداقل دستمزد کارگران را حل نمی کند و به دلیل رویکرد آن به تامین اجتماعی که هنوز برای رفع نگرانی های موجود کافی نیست.
این آییننامه همچنین هیچ زمانبندی برای اجرای طرحها را ذکر نکرده است و در نتیجه بر عدم اطمینان کارگران میافزاید. در نهایت، تقسیم قدرت نیز یک مشکل است، زیرا هیچ مرزبندی واضحی از مسئولیت ها بین دولت مرکزی و ایالتی در مورد مسائل کار وجود ندارد.
تلاش بیشتر برای تنظیم مقررات در قانون وسایل نقلیه موتوری 2020 به دنبال ایجاد تعهداتی بر روی پلتفرم ها برای حفظ شفافیت در مورد “عملکرد الگوریتم برنامه” است، با این حال، “حق توضیح” را گنجانده نشده است، به این معنی که کارگران هنوز این کار را انجام می دهند. به درک مکانیسمهایی که برای محاسبه درآمد، تخصیص وظایف یا ارزیابی عملکردشان انجام میشود، دسترسی ندارند.
از آنجایی که کارگران شکایات متعددی را در مورد تهدیدات علیه دادههای شخصی، عدم شفافیت، برنامهریزی الگوریتمی غیرقابل پاسخگویی و همچنین دستکاری الگوریتمی مطرح میکنند، نیاز شدیدی به ایجاد یک ساختار حاکم قویتر وجود دارد که به کارگران پلت فرم دسترسی بیشتر به دادهها و دادهها را تضمین کند. به مکانیسم های درگیر در طراحی شیوه های کاری آنها.
پادمینی شارما کاندیدای دکترای جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات کار در دانشگاه میلان است.
منبع: International Politics and Society (IPS)، منتشر شده توسط واحد سیاست جهانی و اروپایی بنیاد Friedrich-Ebert, Hiroshimasstrase 28, D-10785 Berlin.
دفتر سازمان ملل IPS
@IPSNewsUNBureau را دنبال کنید
IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید
© Inter Press Service (2023) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service