کاتماندو، نپال، 18 آوریل (IPS) – آینده ای که ما می خواهیم، نتیجه مهم اجلاس ریو + 20 بود، اجلاسی که در سال 2012 برگزار شد، جایی که ایده اهداف توسعه پایدار (SDGs) برای اولین بار مفهوم سازی شد.
در میان آشکار شدن چندین بحران جهانی، که در آن ژئوپلیتیک با عدم تعادل ساختاری مخلوط میشود که حیات بلندمدت سیاره زمین را به خطر میاندازد، آیا واقعاً زمان آن نرسیده که درباره آینده خود جدی باشیم؟
آیا می توان SDG ها را نه تنها به ابزاری برای فشار و حمایت جهانی، بلکه به ابزاری برای برنامه ریزی تبدیل کرد که مردم را درگیر، بسیج و توانمند کند؟ هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد و سطح فوریت نمی تواند بیشتر از این باشد.
بر اساس گزارش پیشرفت توسعه SDG آسیا و اقیانوسیه در سال 2023 که اخیراً منتشر شده است، “منطقه تمام یا بیشتر اهداف هر هدفی را از دست خواهد داد مگر اینکه تلاش ها از هم اکنون تا سال 2030 تسریع شود”. ، تغییر وضعیت موجود؟
در تئوری، بومی سازی اهداف می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند، اما ما باید اطمینان حاصل کنیم که چنین فرآیندی به معنای مشارکت واقعی و مشارکت شهروندان است.
اخیراً یک کارگاه آنلاین سعی در ارزیابی وضعیت ما پس از نشست ریو+20 داشت که هدف نهایی آن، بیست سال پس از اجلاس سران زمین در سال 1992 ریو، آغاز مجدد تعهد بشریت نسبت به مدلی متفاوت از توسعه بود.
یکی از نکات کلیدی که در این رویداد ظاهر شد، که همچنین شاهد مشارکت پائولا کابالرو، یکی از معماران کلیدی SDGs بود، این واقعیت است که این اهداف همچنان ابزاری قدرتمند اما عمدتاً بدون اهرم برای تغییر باقی میمانند.
در حالی که بسیج بودجه بیشتر برای اجرای آنها ضروری است، دبیرکل به درستی ایده محرک SDG را مطرح می کند – هدفی که از دست رفته است تا SDGs را ابزاری برای بازنگری اساسی در نحوه عملکرد حکومت تلقی کند.
بهترین نیت ها و تلاش های متعدد، اغلب همپوشانی که اکنون از نظر بومی سازی SDG ها انجام می شود، حتی چنین دامنه ای از جاه طلبی را هدف قرار نمی دهند. در بهترین حالت، بومیسازی SDGs مربوط به برنامهریزی اقدامات محلی است تا راههای جدید حکمرانی.
علاوه بر این، سازمان ملل در تلاش است تا به هر چیزی موثر در سطح عملیاتی دست یابد. برای مثال، پلتفرم محلی 2030 علیرغم اهداف بلندپروازانهاش، هنوز یک کار ناتمام باقی مانده است.
تجزیه و تحلیل دسامبر 2021 درباره راههای تقویت آن، که توسط مؤسسه محیط زیست استکهلم تهیه شده است، در واقع نیاز به یک پلتفرم فراگیر را تأیید کرد که SDGs را به مردم نزدیکتر کند.
هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که پلتفرم Local2030 می تواند به کاتالیزوری برای تغییر تبدیل شود. متأسفانه ما هنوز با سازوکار جهانی که بتواند اهداف را به گونه ای برگرداند که مردم بتوانند از آنها به عنوان ابزار مشارکت و مشورت واقعی استفاده کنند، فاصله داریم. روش پراکنده، پراکنده و اغلب بیاثر سیستم سازمان ملل متحد مطمئناً به علت کار کمک نمیکند.
ابتکار مشابهی، اقدامات شتاب SDG، قرار است شتاب دهنده اجرای SDG باشد که “به طور داوطلبانه توسط دولت ها و سایر بازیگران غیردولتی – به صورت فردی یا مشارکتی” انجام می شود.
در منطقه آسیا و اقیانوسیه، ما میتوانیم یک مشارکت جدید را پیدا کنیم، مشارکت ESCAP-ADB-UNDP آسیا-اقیانوسیه SDG که بیشتر بر ایجاد پژوهش و ارائه دانش متمرکز است.
به همان اندازه که مهم هستند، چنین ابتکاراتی فاقد پیوند هستند و خطر تبدیل شدن نه تنها همپوشانی، بلکه تکراری شدن یکدیگر را نیز دارند. آیا نهادهای محلی می توانند این کار را انجام دهند و واقعاً SDG ها را دموکراتیک کنند؟
چنین نهادهایی، اعم از دولت های محلی و منطقه ای (LRGs) نقش بزرگی دارند. به عنوان مثال، شهرهای متحد و دولت های محلی، یک گروه مدافع قدرتمند مستقر در بارسلونا، بدون شک در حال شکستن در این مسیر هستند.
UCLG با داشتن یک وب سایت بسیار کاربرپسند و با پیامرسانی جذاب جدید، نیرویی جهانی است که در جهت توانمندسازی دولتها و شهرها محلی نیرومند است تا بتوانند واقعاً در موضوع بومیسازی SDG ها پیشتاز باشند. UCLG همچنین به روزترین پایگاه داده در مورد تلاش های محلی برای اجرای SDGs، رصدخانه جهانی دموکراسی محلی و تمرکززدایی یا GOLD را اجرا می کند.
برای مثال، «بررسیهای داوطلبانه محلی (VSR) وجود دارد که بهعنوان «فرایندهای گزارشدهی در سطح کشور، از پایین به بالا و تحلیلهای جامع و عمیق از محیطهای ملی مربوطه برای بومیسازی SDG» در نظر گرفته میشود.
علاوه بر این، بررسیهای محلی داوطلبانه میتواند ابزارهای تأثیرگذارتری باشد زیرا نحوه اجرای SDG را توسط شهرداریها، چه کوچک و چه بزرگ، ارزیابی میکند. در ژاپن، مؤسسه استراتژیهای محیطی جهانی، IGES، کارهای زیادی را برای پیگیری اجرای SDGs به صورت محلی با آزمایشگاه بررسی محلی داوطلبانه آنلاین خود انجام میدهد.
با وجود اینکه UCLG از گروه کاری جهانی دولتهای محلی و منطقهای حمایت میکند، هنوز بین همه این طرحها قطع ارتباط وجود دارد. به عنوان تلاشی برای گرد هم آوردن تعداد بیشماری از گروههای همفکر که توسط شهرداران و دولتهای محلی در سراسر جهان اداره میشوند، اقدامی قابل ستایش است.
در حالی که ایجاد انسجام و هم افزایی بهتر بین آنچه سازمان ملل در تلاش است و اقدامات انجام شده توسط شهرداران و فرمانداران در سطح جهان در زمینه بومی سازی SDG ضروری است. اما این کافی نیست. حتی یک قطع ارتباط بزرگتر و نگران کننده تر وجود دارد.
حتی اگر به مقامات محلی واقعاً منابع و اختیارات داده شود تا گفتگو در مورد اجرای SDGs را شکل دهند و با اقداماتی در زمینه آن را پشتیبانی کنند، ما در خطر فراموشی کسانی هستیم که واقعاً باید در مرکز بحث باشند: مردم.
بومی سازی SDG ها باید به این معنا باشد که واقعاً به مردم صدای و عاملی برای بیان نظرات و ایده های خود داده شود، نه اینکه تبدیل به یک سلسله انحصاری سیاستمداران محلی شود.
یافتن راههایی برای اجازه دادن و توانمند ساختن مردم برای حضور در صحنه اصلی در اجرای اهداف توسعه پایدار مستلزم تجدیدنظر در مفروضات قدیمی است که در آن مقامات محلی، منتخب یا غیر منتخب، تنها حق تصمیمگیری را دارند. این اساساً مسئله بازآفرینی حکومت محلی و کارآمد ساختن آن برای مردم و توسط مردم است.
اما گفتن آن آسان تر از انجام آن است!
این یک معمای واقعی است زیرا، اگر مطمئناً بتوان با ابتکارات نمادینی که همگی به اشکال توانمندسازی جعلی آغشته شده اند، ابداع کرد، موضوع کاملاً متفاوت ابداع اشکال جدیدی از حکومت واقعی از پایین به بالا و فراگیر است که برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار ضروری است.
پلتفرم جهانی در چشم انداز 2045 خود به شیوه های دموکراسی واقعی و بهتر اشاره دارد که برنامه ریزی دولت های محلی را هدایت می کند. آنها برای تبدیل این کلمات به اعمال واقعی چه خواهند کرد؟
راههای دیگری برای مشارکت دادن مردم در بحثهای جهانی وجود دارد، اما آنها صرفاً نشانهای هستند. به عنوان مثال، UNESCAP اخیراً دهمین مجمع آسیا و اقیانوسیه خود را در مورد توسعه پایدار (APFSD) در بانکوک برگزار کرد.
این یک رویداد مهم است و کمیسیون منطقه ای تلاش کرده است تا فراگیرتر باشد و هر سال این اجلاس با یک مجمع مردمی و حتی یک مجمع جوانان نیز به حساب می آید. مشکل این است که در حالی که بخشی جدایی ناپذیر از بحث ها هستند، آنها رسماً به عنوان “مرتبط و پیش رویداد” در نظر گرفته می شوند.
تغییر پروتکل و نحوه کار سازمان ملل کار آسانی نیست، اما چرا باید به برگزاری چنین تعاملات مهمی مانند “افزونه های” خوب ادامه دهیم؟
حتی با انتشار فراخوان فراخوان برای اقدام توسط جوانان منطقه قبل از اجلاس سران APFSD، نظرات و صدای آنها واقعاً چه تفاوتی دارد؟ هر چقدر هم که ساده به نظر میرسد، باید کارهای بیشتری برای فراگیر کردن این رقابتها انجام شود، حتی اگر بازی واقعی در این انجمنها اتفاق نمیافتد، بلکه در سطوح مردمی اتفاق میافتد.
اینجاست که باید چالش بومیسازی SDGها را پیروز کرد. اینجا جایی است که واقعاً باید به شهروندان گوش فرا داده شود و قدرت آنها باید اعمال شود.
در تصویربرداری از آینده، ما واقعاً می خواهیم، این است که شهروندان را در مرکز آن قرار دهیم. و زمان آن فرا رسیده است که ما واقعاً اهداف توسعه پایدار را دموکراتیک کنیم. به هر حال، هیچ شکل بهتری برای بومی سازی آنها وجود ندارد.
سیمون گالیمبرتی یکی از بنیانگذاران ENGAGE و رهبری خوب، خوب برای شما و خوب برای جامعه است.
نظرات بیان شده در این مقاله شخصی است.
دفتر سازمان ملل IPS
© Inter Press Service (2023) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service