کوالالامپور، مالزی، 18 ژانویه (IPS) – دولت ها باید به طور نوآورانه ابزارهای مترقی را برای تأمین مالی هزینه های اجتماعی در مقیاس بزرگ مورد نیاز برای بهبود زندگی و معیشت، به ویژه پس از همه گیری COVID-19 ایجاد کنند. اصلاحات مالیاتی تساوی طلبانه تر باید دولت ها را قادر سازد تا به طور عادلانه درآمدهای مورد نیاز را برای پیشبرد توسعه پایدار برای همه بسیج کنند.
سیاست مالی شامل مهار و استقرار منابع توسط دولت ها می شود. اما شیوه های تأمین مالی و هزینه های دولتی بر نابرابری های اقتصادی تأثیر می گذارد. اقدامات سیاست پولی می تواند حمایت کننده باشد، اما نمی تواند جایگزین تلاش های مالی شود.
با این حال، رکود اقتصادی مستلزم هزینههای دولتی بسیار بیشتری است که عمدتاً از طریق بدهیهای دولتی، یعنی استقراض دولت تامین میشود. این بدون شک برای مقابله با بیماری همه گیر ضروری بوده است، اما سیاست مالی باید به طور مداوم ضد چرخه باشد: برای مقابله با رکود انبساطی و در زمان های خوب محافظه کارانه باشد.
کشورهای ثروتمند از زمان بحران مالی جهانی، به ویژه در واکنش به همهگیری، عموماً از نظر مالی با کسری بودجه جسورتر بودهاند. بستههای بزرگ کمک اقتصادی و بازیابی تلاش کردهاند از درآمدها و کسبوکارهای شکست خورده محافظت کنند، هرچند بهطور نابرابر.
مالیات قهقرایی
مالیاتهای استعماری قهقرایی از جمعیتهای تابع وضع میشد، اما نرخ مالیات پس از استقلال در اکثر جوامع، البته نه همه جوامع پسااستعماری، مترقیتر شد. در چهار دهه گذشته، اکثر دولتها سیاستهای مالیاتی را به بدتر اصلاح کردهاند، سهم درآمد مالیاتی را کاهش داده و بار مالیاتی را از وضعیت بهتر به عموم مردم منتقل کردهاند.
توصیه های سیاستی از سوی موسسات مالی بین المللی و فشار سیاسی نخبگان قدرتمند و سرمایه گذاران خارجی، جنبه های تصاعدی مالیات را کاهش داده است. در مورد ترامپ، استدلالهای خندهداری مانند منحنی آرتور لافر – بدون هیچ مبنای نظری یا تجربی معتبر – هنوز برای توجیه اصلاحات مالیاتی واپسگرا مورد استناد قرار میگیرند.
شرکتها و افراد ثروتمند کمتر و کمتر مالیات مستقیم میپرداختند، همانطور که مردم بیشتر و بیشتر در مالیات غیرمستقیم، معمولاً بر مصرف پرداخت میکردند. بیشتر کشورها هنوز بر درآمد مالیات میدهند، اما نرخ مالیات بر درآمد شرکتها، افراد با درآمد بالا، دارایی و ارث در بیشتر کشورها در دهههای اخیر کاهش یافته است.
دارایی های ثروتمندان عمدتاً به صورت سهام، سهام و اموال غیرمنقول نگهداری می شود. درآمد آنها عمدتاً از چنین دارایی هایی است نه به عنوان دستمزد. مالیات بر سود و ثروت مازاد می تواند درآمد قابل توجهی را برای تامین مالی سیاست ها و اقدامات توسعه، علاوه بر کاهش شکاف بین ذینفعان و سایرین، افزایش دهد.
درعوض، معمولاً بر ثروت با نرخهای پایین مالیات تعلق میگیرد، در حالی که خلأهای بزرگ اجازه میدهد چنین داراییهایی معمولاً در خارج از کشور پنهان شوند. تریلیونها در حسابهای اغلب مخفی در بهشتهای مالیاتی، هم در خارج و هم در خارج از ساحل احتکار میشوند. همه اینها تمرکز ثروت و نابرابری اقتصادی را تسریع کرده است.
افزایش تصاعدی مالیات
دولت ها عمدتاً منابع مالی را از درآمدهای مالیاتی یا از طریق استقراض به دست می آورند. مالیات بدون شک پایدارترین، مؤثرترین و حسابده ترین ابزار برای دولت ها برای جمع آوری سرمایه است. مالیات تدریجی و مخارج دولت هر دو می توانند نابرابری ها را کاهش دهند، البته به روش های مختلف.
مالیات بر سود بادآورده
تعداد معدودی از افراد و کسب و کارها از این بیماری همه گیر جوایز زیادی دریافت می کنند در حالی که بیشتر آنها آسیب دیده اند. طبق گزارشها، بسیاری از میلیاردرها بسیار ثروتمندتر شدهاند و ده ثروتمند از مارس 2020 دارایی خود را از 700 میلیارد دلار به 1500 میلیارد دلار افزایش دادهاند!
مالیات های بادآورده با نرخ های بالا به راحتی قابل توجیه هستند. به هر حال، بیشتر کسانی که چیزهای زیادی به دست آورده اند، ثروت تازه یافته خود را مدیون شرایطی هستند که عمدتاً ساخته خودشان نیست. درآمدهای بادآورده یا سود در طول همه گیری را می توان با مقایسه سودهای اخیر با سودهای قبلی مشخص کرد. به همین دلیل، چنین سودهایی باید مشمول مالیات سنگین شوند.
مالیات بر ثروت
مالیات بر ثروت در دهه های اخیر به دلیل لابی موفقیت آمیز ثروتمندان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. اگر بتوان راههای گریز را نه تنها در داخل، بلکه در سطح بینالمللی نیز باز کرد، معرفی یا بازگردانی و گسترش مالیات تصاعدی بر ثروت درآمد قابل توجهی را به همراه خواهد داشت.
شاید حتی بیشتر از مالیات بر درآمد، مالیات بر ثروت وسیله ای مترقی برای افزایش درآمد باشد. آنها همچنین پتانسیل بیشتری برای رسیدگی به سایر امتیازات و نابرابری های موروثی، از جمله موارد مرتبط با فرهنگ، نسب، قومیت و جنسیت دارند.
پشتیبانی مشروط
هزینه های دولت – از جمله یارانه ها و اقدامات کمکی – نباید به نفع مشاغلی باشد که در خارج از کشور مالیات می پردازند یا اصلاً آنها را پرداخت نمی کنند. بسیاری از شرکتها به پناهگاههای مالیاتی و راههای گریز دیگر متوسل میشوند تا مالیات کمتری در جایی که فعالیت میکنند و از آن سود میبرند بپردازند.
سیستم های مترقی تر
سیستم های مالیاتی باید از کسانی که بیشترین مسئولیت را دارند و قادر به پرداخت هستند، بیشتر دریافت کنند. به طور مشخص، این باید شامل موارد زیر باشد:
- • معرفی یا افزایش مالیات بر دارایی هایی مانند دارایی واقعی، ثروت، ارث و درآمد سرمایه گذاری (“سود سرمایه”). • افزایش نرخ و پیشرفت مالیات بر درآمد شخصی و تجاری. • تغییر اتکای نسبی از مالیات های غیرمستقیم – به عنوان مثال، بر ارزش افزوده یا فروش یا مصرف – که تمایل دارند به سمت مالیات های مستقیم پیش رونده قهقرایی شوند. • سرکوب شدید اجتناب و فرار مالیاتی – به ویژه توسط ثروتمندان، هر چند از نظر سیاسی با نفوذ. • تقویت همکاری بین المللی در زمینه مالیات برای افزایش و توزیع تدریجی درآمدهای مالیاتی.
چنین اصلاحات سیستمی برای توزیع مجدد پیش رونده مالی ضروری است، به عنوان مثال، با تامین مالی توسعه پایدار در میان مدت و بلند مدت. البته، یک اولویت فوری در کوتاه مدت، تامین مالی یک بهبود آیندهنگر از همهگیری و پیامدهای آن است.
هماهنگی سیاست های مالی
انتظار میرود دولتها درآمد کافی برای تامین مالی خدمات، کالاها، امکانات و زیرساختهایی که قرار است فراهم کنند، بهعنوان برآورده کردن انتظارات عمومی از حقوق شهروندان، به دست آورند. فرض رایج این است که وقوع مالیات نه تنها پیشرونده است، بلکه به طور فزاینده ای نیز افزایش یافته است، اگرچه برعکس این امر بیشتر صادق است.
به طور گسترده انتظار می رود که مالیات، نابرابری ها را کاهش دهد، اگر نگوییم آنها را اصلاح کند. اگر به خوبی برای اجرا و اجرای موثر طراحی شود، سوابق بین المللی نشان می دهد که این امر قابل دستیابی است. مطابق با توقعات پیش رونده عمومی برای توزیع مجدد، انتظار می رود که دولت مانند رابین هود باشد، یعنی از ثروتمندان بگیرد تا به فقرا بدهد.
البته تصاعدی بودن مالیات بستگی به نحوه جمع آوری و هزینه آن دارد. از این رو، سیاست های مالیاتی و هزینه ای باید با هم در نظر گرفته شوند. اما اکنون مشخص شده است که برخی از بستههای امدادی همهگیر عمدتاً به نفع مشاغل با نفوذ بوده است و خردههای آن نصیب نیازمندترین افراد میشود.
برای اصلاحات مالیاتی مناسب در عصر جهانی شدن مالی و جلوگیری از خروج فزاینده سرمایه از کشورهای در حال توسعه، به همکاری بین المللی نیاز است. در حال حاضر، به حداقل رساندن فرار مالیاتی به همکاری عادلانه و مؤثر بین المللی بر اساس شرایط عادلانه برای همه بستگی دارد، نه شرایطی که کشورهای ثروتمند تحمیل می کنند، همانطور که قبلا بوده است.
@IPSNewsUNBureau را دنبال کنید
IPS News Bureau UN را در اینستاگرام دنبال کنید
© Inter Press Service (2022) – کلیه حقوق محفوظ استمنبع اصلی: Inter Press Service